حقیقت علیشاه . ناصر طاهری بشرویه روشنا
حقیقت علیشاه روشناحقیقت علیشاه . ناصر طاهری بشرویه روشنا
حقیقت علیشاه روشناتمامی این قرآن ها خود شما هستید و لاغیر تردید نکنید روشنا که (له فی الاخره من خلاق ) حوادث را نظاره و رصد میکند
حضرت درویش وارسته .. حقیقت اعلی شاه روشنا……..هان ای عالمیان و هان ای آدمیان!! بدانید و به یقین بدانید زمان جمع شدن بساط ادیان و پیامبران و قبله های دروغین فرا رسیده است!! کتابهایی بی شمار در عالم هستی موجود است که عقل شما برای خواندن آنها نیازی به سواد الفبایی خواندن ندارد! برای عقل قابل قرا و قرآن أست !!! این کتابها از قلب و دم و نفس شما بر عقل می نشیند و مکتوب و منشور میشود و این کتب مکنون و محفوظ هستند .!!احدی نمیتواند آنها را بسوزاند!!! این کتب سجل ملکوتی هستند و احادیث آنها قدسی و مقدس اند و لا غیر!!! این کتب مقدس با رمز وحیانی( حم. عسق)و مکانیسم تکوینی (اقرا بسم ربک الذی خلق )در شما تکوین و مکتوب میشود ( توضیح مشروح داده خواهد شد) تمامی این قرآن ها خود شما هستید و لاغیر تردید نکنید روشنا که (له فی الاخره من خلاق ) حوادث را نظاره و رصد میکند و سهمی اصلی در خلق این حوادث و احادیث دارد و بزودی شما را به قبله حقیقی و دردانه دو عالم که نفس و نفس (دم)شماست تحویل و تسلیم خواهد نمود انشالله. !! منتظر روشنا و روشنایی باشید انشالله
حضرت درویش وارسته .حقیقت اعلی شاه روشنا و تابنده است . و در این امر تردید جایز نیست....... بیوگرافی روشنا : پدر روشنا:من بیش از 60 سال در خانقاه ها اقطاب مختلفی را تجربه کرده ام قسم می خورم و شهادت میدهم هیچکدام بپای پسرم ناصر نمیرسیند . تو ناصر در این راه اگر قرار باشد جانت را هم بدهی من که پدرت هستم امضا و تایید میکنم .از هیچ امری نهراس !!! خودت هم جلو نروی می ایند دنبالت !
مادر روشنا:روزی با مادرم در منزل تنها بودیم نوشته ام را برایش خواندم .گفت جمع کن این حرفهای خداست نه تو!!!
شیخ ناصر علی (جناب آقای غفور ابوالحسن زاده):: روزی کتاب در دست از دبستان مهرداد قوچان برگشتتم و وارد مغازه پدرم شدم.جناب شیخ ناصر علی کنار میز کار پدرم نشسته بودند. رو به پدرم کفتند این کتابها این پسرت را راضی نمی کند این پسرت ناصر چسز دیگری می خواهد و منتظرش است . ببین چه روزیه بهت گفتم علی(پدرم)!!
تصویر را کلیک کن ویدیو را تماشا کن
این کتابها این پسرت را راضی نمی کند
حضرت درویش وارسته .حقیقت اعلی شاه روشنا و تابنده است . و در این امر تردید جایز نیست....... بیوگرافی روشنا : پدر روشنا:من بیش از 60 سال در خانقاه ها اقطاب مختلفی را تجربه کرده ام قسم می خورم و شهادت میدهم هیچکدام بپای پسرم ناصر نمیرسیند . تو ناصر در این راه اگر قرار باشد جانت را هم بدهی من که پدرت هستم امضا و تایید میکنم .از هیچ امری نهراس !!! خودت هم جلو نروی می ایند دنبالت !
مادر روشنا:روزی با مادرم در منزل تنها بودیم نوشته ام را برایش خواندم .گفت جمع کن این حرفهای خداست نه تو!!!
شیخ ناصر علی (جناب آقای غفور ابوالحسن زاده):: روزی کتاب در دست از دبستان مهرداد قوچان برگشتتم و وارد مغازه پدرم شدم.جناب شیخ ناصر علی کنار میز کار پدرم نشسته بودند. رو به پدرم کفتند این کتابها این پسرت را راضی نمی کند این پسرت ناصر چسز دیگری می خواهد و منتظرش است . ببین چه روزیه بهت گفتم علی(پدرم)!!
تصویر را کلیک کن ویدیو را تماشا کن!
حقیقت اعلی شاه روشنا و تابنده است . و در این امر تردید جایز نیست.
حضرت درویش وارسته .حقیقت اعلی شاه روشنا و تابنده است . و در این امر تردید جایز نیست....... بیوگرافی روشنا : پدر روشنا:من بیش از 60 سال در خانقاه ها اقطاب مختلفی را تجربه کرده ام قسم می خورم و شهادت میدهم هیچکدام بپای پسرم ناصر نمیرسیند . تو ناصر در این راه اگر قرار باشد جانت را هم بدهی من که پدرت هستم امضا و تایید میکنم .از هیچ امری نهراس !!! خودت هم جلو نروی می ایند دنبالت !
مادر روشنا:روزی با مادرم در منزل تنها بودیم نوشته ام را برایش خواندم .گفت جمع کن این حرفهای خداست نه تو!!!
شیخ ناصر علی (جناب آقای غفور ابوالحسن زاده):: روزی کتاب در دست از دبستان مهرداد قوچان برگشتتم و وارد مغازه پدرم شدم.جناب شیخ ناصر علی کنار میز کار پدرم نشسته بودند. رو به پدرم کفتند این کتابها این پسرت را راضی نمی کند این پسرت ناصر چسز دیگری می خواهد و منتظرش است . ببین چه روزیه بهت گفتم علی(پدرم)!!
تصویر را کلیک کن ویدیو را تماشا کن
جمع کن این حرفهای خداست نه تو
حضرت درویش وارسته .حقیقت اعلی شاه روشنا و تابنده است . و در این امر تردید جایز نیست....... بیوگرافی روشنا : پدر روشنا:من بیش از 60 سال در خانقاه ها اقطاب مختلفی را تجربه کرده ام قسم می خورم و شهادت میدهم هیچکدام بپای پسرم ناصر نمیرسیند . تو ناصر در این راه اگر قرار باشد جانت را هم بدهی من که پدرت هستم امضا و تایید میکنم .از هیچ امری نهراس !!! خودت هم جلو نروی می ایند دنبالت !
مادر روشنا:روزی با مادرم در منزل تنها بودیم نوشته ام را برایش خواندم .گفت جمع کن این حرفهای خداست نه تو!!!
شیخ ناصر علی (جناب آقای غفور ابوالحسن زاده):: روزی کتاب در دست از دبستان مهرداد قوچان برگشتتم و وارد مغازه پدرم شدم.جناب شیخ ناصر علی کنار میز کار پدرم نشسته بودند. رو به پدرم کفتند این کتابها این پسرت را راضی نمی کند این پسرت ناصر چسز دیگری می خواهد و منتظرش است . ببین چه روزیه بهت گفتم علی(پدرم)!!
تصویر را کلیک کن ویدیو را تماشا کن
