*عشق,
زین برنای هستی
*دم به دم سودا کنم
***
*جام می پر کن
که خواهم
*در دلم، غوغا کنم
*جلوه ای از روی ماهت،
*در دلم مینا کنم
*شانه بر زلفان مستت
*بوسه بر لبها کنم
*تکیه بر آن شانه هایت،
*قهر از این غمها کنم
*گرمی آغوش مهرت
*مأمن و مأوا کنم
*باده از مهرت بنوشم
*عقل ، بی پروا کنم
*جام می پر کن
که خواهم
*روی بر صحرا کنم
*کوه و دشت و صخره ها را
*جلوه از گلها کنم
*مطربان مستانه خوانند
*شور در نی ها کنم
*نغمه در مرغان دریا
*بلبلان، شیدا کنم
*جام می پر کن که خواهم
*جمله وا ویلا کنم
*کوی مجنون پا گذارم
*سجده بر لیلا کنم
*دست وامق را بگیرم
*جانب عذرا کنم
*قطره از باران عشقت
*بر دلم، دریا کنم
*جام می پر کن که خواهم
*زهد را رسوا کنم
*جامه ای سیمین بپوشم
*غسل در می ها کنم
*عشق,
زین برنای هستی
*دم به دم سودا کنم
*شرحه ای در سینه آرم
*واژه را معنا کنم
*جام می پرکن که خواهم
*عشق را شیوا کنم
*شیوه از می ها بگیرم
*سور در غمها کنم
*مهر بر دلها نشانم
*شور در جانها کنم
*نور در ظلمت فشانم
*"روشنا"، بر پا کنم
***
*ناصر طاهری بشرویه...روشنا
*پیامبر عشق و آگاهی
1/5/90
http://s4.picofile.com/file/7998897846/313_83.jpg
http://s5.picofile.com/file/8126002950/313_083.jpg
همی دانم که آغوش اش
مرا خلوتگه جان است
***
دیده پر ابر است و
باران زاست
بارانم نمی آید
روح و جانم
در تب لیلاست
جانانم نمی آید
شور عشقی
در دلم پیداست
دلدارم نمی آ ید
دل به خلوت رفته و
شیداست
آرامم نمی آید
هوایی در دلم گوید
که بارانم همی آید
نفس در قلب می حالد که
جانانم همی آید
دلم دلدار من گشته
مرا در عشق
می ساید
ز حالم نیک می دانم
که حول حال می آید
ز اشک آگه ام دانم
مرا دلدار می آید
ز بغض سینه ام خوانم
مرا غمخوار می آید
همی بینم
در ابرسینه
باران است
و جانم
جان جانان است
همی بینم که شیدایم
دلم
لولی وش جان است
همی دانم
که خلوت در دلم
آغوش رحمان است
همی دانم که آغوش اش
مرا خلوتگه جان است
در این خلوت
چه می پویم
از این رحمت
چه می جویم
کدامین فهم داند آنچه من
از عشق می پویم
کدامین عقل شوید آنچه من
در عشق می شویم
مرا
این عشق
باران است و
رحمان است
دلم را عشق
خود، ناخوانده
میهمان است
حضورش در دلم
آرامش جان
است
دمادم عقل من زین عشق
حیران است
آری:
عشق
میعاد است و ایمان است
عشق،
آغاز پایان است
همانا:
عشق
آغاز است و
پایان است
صراط مستقیم ،
عشق است
صراط مستقیم عشق،
بر هر درد،
درمان است
و باری
عشق حا میم گشت و
حا میم ، خود
همان
تنزیل فرقان است
و
عشق
انجیل و قرآن است
که ایزد
عشق بود و
عشق ،
موسا گشت و
عیسا و محمد،
روشنا
منجی دوران است
***
ناصر طاهری بشرویه...روشنا
پیامبر عشق و آگاهی
26/3/90
http://s3.picofile.com/file/7989964080/313_75.jpg
http://s5.picofile.com/file/8125772768/313_075.jpg
زهره عشق و وفایی*
در صدف ، در و صفایی
***
بی دم و*
بی عقل گشتم*
"باز دم"
شد سرگذشتم
در حباب تیرگی ها*
روشنا گشتم
گذشتم*
عالم اوصاف،
گشتم*
عالم اعمال،
دیدم*
ماضی و*
مستقبل و حال*
در قیامت ،
من پریدم*
عالم روحی ،
چنین است*
مالک ایام دین
است*
هان:
بهشت و هم جهنم*
نفخه اهل یقین ، است*
هیمه تن را ،
رها کن*
خیمه دم را،
سوا کن*
پشت این صورتگریها*
غل از اعناق ات
هوا کن*
گر دمی دم را بیابی*
دل به غم ،
هرگز نتابی*
در همه انفاس عالم*
همدمی جز دم،
نیابی!*
هر زمانی،
نفخه بینی*
گه یساری
گه یمینی
پشت پرده،
کی توانی !*
روشنا اسرار ،
بینی*
آدمی شو*
رو دمی شو*
تا،
بهشت و گلشن آیی*
چشم بند و
با دمی شو*
در سیاهی *
روشن آیی*
زهره عشق و *
وفایی*
در صدف
در و صفایی
نون قلم
ما یسطرونی
درحدیثی احسن
آیی*
***
ناصر طاهری بشرویه.......روشنا*
پیامبر عشق و آگاهی*
http://s1.picofile.com/file/8100840568/313_92.jpg
http://s5.picofile.com/file/8125112000/313_092.jpg
خودم را عاشق و معشوق
خدا را عشق دیدم من
***
ز آب و گل
تنیدم من
به نای و نی،
دمیدم من*
شراب و ساقی و مطرب
بهار دل بدیدم من
گلی دیدم،
که در جامی*
شکوفا شد،
چه بویا شد*
ز عطر گل،
شنیدم من*
سلام اولین اش من*
شبی دیدم
که انس و جن*
یکی نای و
یکی نی شد*
شنیدم :
" اقرا بسم رب"*
کلام اولین اش من*
صراط مستقیم دیدم
صراط الذین اش من*
که انعمت علیهم بود
پیام ملک و دین اش من*
به آب و باد و
در خاک اش*
نظر کردم،
ندیدم من*
بجز آن قطره باران*
که از ابر اش،
چکیدم من*
پریدم من،
چکیدم من،*
بجز ساقی،
ندیدم من*
بجز راهی بسوی او*
رهی باقی،
ندیدم من*
ره ساقی , ره عشق و
ره باقی ره عشق است
چو خود را عشق دیدم من
به آگاهی رسیدم من
خدا را فعل ما عشق و
سماء و حال ما عشق است
بجز عاشق وشی آگاه
شهی باقی ندیدم من
همه انفاس انس و جن
پی عشق اند و آگاهی
عدم معشوق آگاهی
عدن را عشق دیدم من
چو عاشق گشت معشوق و
چو معشوق گشت عاشق وش
خودم را عاشق و معشوق
خدا را عشق دیدم من
خدا ی عشق را دیدم
یحول بین قلب و من
بجز این نفس حول الحال
مهی باقی ندیدم من
چه ها دیدم , چه گویم من
چه ها گویم, چه دیدم من
خدای عشق و آگاهی
خودم را عشق دیدم من
رها گشتم , چه ها گشتم
جلال کبریا گشتم
همه انفاس عالم را
جمال خویش دیدم من
***
ناصر طاهری بشرویه...روشنا
پیامبر عشق و آگاهی
Search rroshanaa on google.com*
http://s1.picofile.com/file/7929984080/313_15.jpg
http://s1.picofile.com/file/8124425368/313_015.jpg
عشق ام, عدم ام, چون صنمی بی بدن ام
من بی بدن ام, چون سنمی در عدن ام
***
دیدم , که در اقراء بسم رب,
در قاف ام*
سیمرغ هوای عشق ام و
حراف ام*
مرغان هوای دل,
همه چلچله خوان*
در کعبه نور دل,
هوایی صاف ام*
در محفل عشق
بی دل و اوصاف ام*
پروانه صفت
به طور دل طواف ام*
آگاه ز سیم جان ام و
صراف ام*
با چشم دل و گوش دلم,
می لاف ام*
می لاف که در
هردوجهان اوقافی*
می نوش و بزن
ز باده اعرافی*
برخیز و درون بیا ,
که دری صافی*
در قاف دلت ,
ز "می" دهندت کافی*
عشق ام, عدم ام ,
چون صنمی بی بدن ام*
من بی بدن ام,
چون سنمی در عدن ام*
من" چشمه تسنیم " ام و,
"چشم سمن" ام*
نایاب ترین
تحول حال و تن ام*
من سجده کنم ,
به حال خود, بوسه زنان*
هی بوسه زنم,
لبان حوری بدنان*
هی شانه کشم ,
به زلف حوری و پری*
هی باده خورم,
ز جام شیرین دهنان*
بر خیز و بیا,
که باده ای خوش دهم ات*
مست ات کنم و ,
برم به پیش سنم ات*
در پیش سنم ,
به هوش گردی بینی*
از هرچه غم است,
تو را رهایی دهم ات*
از غم چو رها شوی,
هوا می گردی*
یک چشم بهم زدن,
هدا می گردی*
در طور هوای دل ,
خدا را بینی*
آگاهی و عشق و ,
روشنا می گردی*
***
ناصر طاهری بشرویه...روشنا*
پیامبر عشق و آگاهی*
12/11/91
Search rroshanaa on google.com
http://s1.picofile.com/file/7642201391/1110.jpg
http://s3.picofile.com/file/7642201498/110110.jpg
http://s5.picofile.com/file/8103178134/313_0110.jpg
http://s5.picofile.com/file/8103178168/313_110.jpg
http://s5.picofile.com/file/8123281042/313_00110.jpg