من نور از نور آورم
آمد آن دل
در برم
با آن دو چشم
دلبرم
بنشست چندی
در برم
بگذاشت بر دامن
سرم
بر دامنش روییده ام
مهرش شده
بال و پرم
روح مسیحایی شدم
بر بام هستی می پرم
دیریست
بی پر بوده ام
هم کور و
هم کر بو ده ام
گه خشک و
گه تر بوده ام
دا یم بر این
سر بوده ام
امروز بالم
پر زنم
سیمرغ را
من ره زنم
بی خویش شو
تا سر زنم
درپیش شو
بر شه زنم
"موسی" ی
عمرانی منم
"عیسی" ی
نصرانی منم
ماه شبستانی منم
خورشید
نورانی منم
من نور
از نور آورم
از خاک
معمور آورم
بر تاک
انگور آورم
میسور
در سور آورم
ساقی منم
صافی منم
وافی منم
باقی منم
در مشق
دانایی منم
در عشق
آگاهی منم
عشقت دهم
شور ت دهم
مهرت دهم
نورت دهم
من لوح
محفوظت دهم
من قول و
مکتوبت دهم
روح القدس
روح الامین
من بال و
مامورت دهم
ناصر طاهری بشرویه.....روشنا
پیامبر عشق و آگاهی
Rroshanaa.mihanblog.com
Rroshanaa.persianblog.ir