من به عشق احیا شدم
آن عشق عیسا یم نمود
***
*کس چه می داند
*که در دل،
*آتشی برپا نبود
*قطره ای،
*از عشق نوشیدم
*دلم گرما نمود
*کس چه می داند که
*یارم عارف و
*ترسا نبود
*ساقی میخانه را دیدو
*ره خم ها نمود
*کس چه می داندکه
*شیرینی و
فرهادی نبود
*باده ای
چرخی زد و
*شیرین و
فر هادی نمود
*کس چه می داند که
*لیلی عاشق و
شیدا نبود
*خلوتی
در قلبش افتادو
*رخش لیلا نمود
*کس چه میداند که
*مجنونی
در این صحرا نبود
*لیلی مستانه ای،
*مجنون ره صحرا نمود
*کس چه میداند که
*در دشت و دمن
*گلها نبود
*آتش مهری
*چو پیدا شد
*همه گلها نمود
*کس چه میداند که
*یارم نامی و
رسوا نبود
*جام می
*در دستش افتادو
*دلش،
سودا نمود
*کس چه می داند که
*توراتی و
مو سایی نبود
*عشق لوحی گشت و
*موسا را،
کلیمایی نمود
*کس چه میداند که
*انجیلی و
عیسایی نبود
*عشق عیسا گشت و،
*مریم را،
اهورایی نمود
*کس چه میداند که
*پیغامی و
قرآنی نبود
*بر قلم افتاد عشق،
*احمد،
هم آوایی نمود
*کس چه میداند که
*نامی از من و
یحیا نبود
*عشق،
آگاهم نمودو
*حال من احیا نمود
*کس چه می داند
*که یحیا، جز من و
عیسا نبود
*من به عشق
احیا شد م
*آن عشق
عیسایم نمود
*کس چه می داند
*که منجی جز تو و
جز ما نبود
*روشنا آمد
بگوید
*عشق غوغا
می نمود
***
*ناصر طاهری بشرویه...روشنا
*پیامبر عشق و آگاهی
*http://rroshanaa.mihanblog.com
http://rroshanaa.persianblog.ir
rroshanaa.blogfa.com
rroshanaa.iranblog.com
rroshanaa.parsiblog.com
rroshanaa.wordpress.com