اول این ماجرا, عشق حریف فناست قصه به آخر رسید, عشق طریق بقاست ( رهبر معظم و روشنا )

اول این ماجرا, عشق حریف فناست

قصه به آخر رسید, عشق طریق بقاست

( رهبر معظم و روشنا )

 

***

قصه این

 نای و نی

قصه

بی انتهاست

صورت هستی

 نگر

شاهد

 این ماجراست

گل به چمن

 دیده ای

دانه دراین خاک

 بین

عطر گل یاسمن

ساقی

 بی مدعاست

خیزو،

بنوش جام می

صورت هستی

 فناست

آنچه

 دراین خانه نیست

صورت اهل

 بقاست

گل که

در این خانه شد

باز

 از این خانه رفت

قصه این

 نای و نی

قصه اهل فناست

هر نفسی میزند

ضربه

بر این نای و نی

ضربه

 بر این نای و نی

حاصلش

این موجهاست

موج

به دریا فتاد

موج

به صحرا فتاد

موج

بر ابروی یار

اول این ما جراست

اول این ماجرا

عشق حریف فناست

قصه به آخر رسید

عشق طریق بقاست

 

 

***

نا صر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

rroshanaa@gmail.com

search rroshanaa  in google

http://s4.picofile.com/file/7910258060/313_4.jpg

http://s5.picofile.com/file/8129527634/313_04.jpg

http://s5.picofile.com/file/8146309584/313_0004.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg

 

 

عشق پیدا نیست , پیدایی در اوست* عشق شیدا نیست , شیدایی از اوست* ( رهبر معظم و روشنا )

عشق پیدا نیست , پیدایی در اوست*

عشق شیدا نیست , شیدایی از اوست*

( رهبر معظم و روشنا )

 

***

عشق *

اقراء بسم رب کبریاست*

عشق *

آغاز تمام جلوه هاست*

عشق بحر است*

عشق ساحل،*

عشق موج*

عشق خاک است*

عشق صحرا،*  

عشق فوج*

عشق معنا*

جمله صورتها از اوست*

عشق دریا*

جمله ماهیها در اوست*

عشق ابر است*

عشق باران عشق شط*

عشق آب است*

عشق دریا عشق بط*

عشق تلخ است*

عشق شیرین*

عشق شور*

عشق رنگ است*

عشق رنگین*

عشق نور*

عشق آمد*

تا که بیدارت کند*

غم رها کن*

تا که هوشیارت کند*

عشق نام هرکه*

روحانیست او*

عشق نور هر چه*

نورانیست او*

عشق بال است*

عشق بالا،  عشق اوج*

عشق قصر است*

عشق بارو،  عشق برج*

عشق ،آن عاشق*

که او، ازغم رها ست*

عشق ، معشوقی ست*

کو،  بی مدعاست*

عشق دانه*

عشق غنچه،  عشق گل*

عشق لاله*

عشق سنبل، عشق مل*

عشق پیدا نیست*

پیدایی در اوست*

عشق شیدا نیست*

شیدایی از اوست*

عشق ،هم اول، هم آ خر*

هم وسط*

عشق ناگفته نویسد*

خط به خط*

عشق پای است، عشق نای است*

عشق  هو*

عشق آید، عشق پاید*

عشق او*

عشق شیوا، عشق هیوا*

عشق روح*

عشق یحیا،*

عشق عیسا*

عشق نوح*

عشق وحی است*

عشق قرآن، عشق حد*

عشق جوهر*

عشق دفتر، عشق مد*

 

***

ناصر طاهری بشرویه......روشنا*

پیامبر عشق و آگاهی*

Search rroshanaa in google

http://s1.picofile.com/file/7975488602/313_54.jpg

http://s5.picofile.com/file/8128083476/313_054.jpg

http://s5.picofile.com/file/8150095218/313_0054.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg

 

 

تا گریه کند چشم و دلم اشک بنوشد غیر از رخ تو، روح وتنم جامه نپوشد ( رهبر معظم و روشنا )

تا گریه کند چشم و دلم اشک بنوشد

غیر از رخ تو، روح وتنم جامه نپوشد

( رهبر معظم و روشنا )

***

 

رفت از بر من،

آنکه، مرا

روح و روان است

آهی،  به دلم ماندو

" رخ "ام،

"اشک "کشان است

او چشم ودلم گشت و ،

"رخ"ا ش،

مهر نهان است

او دلبر من گشت و،

"دل"ا ش،

صورت جان است

تا گریه کند چشم و

دلم اشک بنوشد

غیر از رخ تو،

روح وتنم ،

جامه نپوشد

تا مهر تو نوشم،

دل من تیره نگردد

تا عشق تو دارم،

دل من،  پیر نگردد

ای ساقی جانانه ،

منم، باده فروشم

تا می نفروشی ،

به خدا ، باده ننوشم

تا می نخورم از تو،

مستانه نگردم

تا عشق تو دارم ،

پی میخانه چه گردم !

بر چهره من ،

شور رخ یار،

که دیده است؟

بر قطره اشکم،

غم دلدار ،

که دیده است ؟

دل در طلبت ،

مویه کنان،

جان و تنم شست

مهرت به دلم آمد و

هی ، قلب مرا سفت

بر پرده قلبم بنشین،

جامه دریده ست

بر حفره دل،

کن نگهی،

رنگ پریده ست

ای ساغر و پیمانه،

مرا می ده و نوشم

ای می به تنم جان ،

ز چه رو باده ننوشم

 

***

 

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

http://s4.picofile.com/file/7940251933/313_26.jpg

http://s5.picofile.com/file/8112691626/313_0026.jpg

http://s5.picofile.com/file/8148586650/313_00026.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg

 

 

حاکمان جهل و کین ، ای قاصبان ملک و دین دشمن آزادگان، ای دین فروشان بس کنید

حاکمان جهل و کین ، ای قاصبان ملک و دین

دشمن آزادگان، ای دین فروشان بس کنید

( رهبر معظم و روشنا )

***

 

حاکمان جهل و کین ،

ای قاصبان ملک و دین

دشمن آزادگان،

ای دین فروشان بس کنید

ای برادر ، خواهرم,

فرزند پاک و نازنین

چشم پوشی بر سفیهان،

ای عزیزان بس کنید

آتش اندر سبزه زاران،

تیر بر آزادگان

بر برادر خواهران

ای نیزه داران بس کنید

نی ز اسلام آگهید ،

نی از محمد،  نی ولی

نی ز عیسا ، نی ز موسا،

نی ز وحی منزلی

نی کتاب و نی ز ایمان،

نی ز "نفس اولی"

نی ز نور و نی حقیقت،

نی ز "عشق منجلی"

بسم رحمان و رحیم آمد،

بگوید بس کنید

عشق آرید،

فتنه ها را

از دل خود، پس کنید

بت نه آن خاک و گل است،

ای مردمان روزگار

آنچه در قلبت  نگنجد

بت بود ، هان: ای نگار

گوش و پوس و استخوانها ،

بر تو بت گشته رفیق

جنگ عیسا و محمد ،

کی شود  با تو شفیق

بت پرستی ترک کن،

آگه زنفس خویش شو

نفس خود را گر شناسی

بر دو عالم خویش شو

روشنا آمد بگوید ،

در حوالی پر مزن

نور حق در اندرون  است،

در برون پر پر مزن

نی ز موسا نی زعیسا ،

نی محمد،  دم مزن

جنگ هفتاد و دو ملت،

بس کن و "خر""من" مزن

هان:

الف با لام و میم

خود آن "من" است

هم کتاب و هم قلم,

هم "خرمن" است

"خر""من" این اولیا,

از تن زنید

سوی عشق آیید

بر خرمن زنید.

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

30/11/89

http://s1.picofile.com/file/7988263010/313_72.jpg

http://s5.picofile.com/file/8117346118/1393eyd.jpg

http://s5.picofile.com/file/8149497384/313_0072.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg

 

 

 

 

 

گفت تو یی گواه من , مالک تخت و جاه من خوش بنشین به گاه من , کلمه ذکر و باب داد ) رهبر معظم و روشنا )

گفت تو یی گواه من , مالک تخت و جاه من

خوش بنشین به گاه من , کلمه ذکر و باب داد

) رهبر معظم و روشنا )

***

 

حجره نشین خاک و

خون

سجده زد و

سلام داد

سر ز حجاب

در کشید

جام می و

شراب داد

هر که

سلام بر تو کرد

غنچه شدو،

شکوفه شد

هر که ز تو

شکوفه شد

محمل او گلاب داد

چشم و دلش ،

پر آب شد

مهر تواش،

مراد شد

مرغ دل اش

ترانه کرد

نغمه ای بی حساب،

داد

عاشق تو،

حباب شد

هم می و ، هم

شراب شد

همدم هر پیاله شد

هستی خود،

بر آب داد

دوش، " رخ"ا ت  ،

چو ماه بود

مست می و

شراب بود

سیل شراب چشم تو

قلب و دلم

برآب  داد

جام طهور من

رسید

جامه و تن ز من

پرید

روشنکی ،

چو قرص ماه

روح مرا ،

شراب داد

چشم و دلم،

بهانه کرد

خلوت شب،

ترانه کرد

روشنکم،

به چشم و دل

قطره ای

" اشک ناب" داد

اشک ،

ز چشم من چکید

قاصدک دلم ،

بدید

خنده ای،

بر لبم جهید

"عشق " ،

مرا جواب داد

گفت تو یی گواه من

مالک تخت و جاه من

خوش بنشین به گاه من

کلمه ذکر و باب داد

 

***

 

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

rroshanaa@gmail.com

http://rroshanaa2.persianblog.ir

 

http://LUCIFER2012.mihanblog.com

http://s4.picofile.com/file/7936503224/313_22.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8126116192/313_022.jpg

http://s5.picofile.com/file/8143079600/313_00022.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg