آن الف با بای خود ، همخواب شد
ابر آگاهی ، از آن پر آب شد
ما نبودیم
سایه ما نور شد
نور گشتیم
جلوه ما حور شد
حال ما پر نور بود
پر شور شد
نفخه ای شد شور ما
در صور شد
نفخه آن صور ، شد در نای ما
ما الف گشتیم
او شد بای ما
آن الف با بای خود ، همخواب شد
ابر آگاهی ، از آن پر آب شد
بو سه بر معشوق ، چون زد نای ما
نای ما زان بوسه ها ، شد های ما
نفخه اش از نای بگذشت
هوی شد
هوی او ، در قلب ما رهپوی شد
هوی او شد ، موسی درگاه ما
عشق او شد ، عیسی آگاه ما
شرحه شرحه گشت ابر جان ما
قطره های عشق شد باران ما
آسمانها و زمین ، پر آب شد
جمله پهنای جهان، سیلاب شد
جمله آگاهی ما ، در آب شد
جهل بر ما، آتشی بی تاب شد
آب زان آتش ، چو دور از خویش شد
خاک گردیده
دلش پر ریش شد
ریشه ها مان ، سوی آبی میدوند
تا که آبی در کشند
آگه شوند
آب ساقی مدام جان ما
عشق و آگاهی و
هم ایمان ما
لوح آن عشقست و
آگاهیست آب
جلوه نور است و
پیداییست آب
جمله پیداها ، در او پیدا شده
جمله زشتی ها ، از او زیبا شده
جهل و تاریکی تو از خود دور دار
قلب و جانت تشنه آن نور دار
گر تو خواهی
ساقی جانت شود
زنده دارد
نور و ایمانت شود
خاک تو ، آن نان عیسایی شود
آب تو ، جام مسیحایی شود
نفس تو پاک است
عیسی خود تویی
قلب تو نور است
موسی خود تویی
بر الفبای وجودت کن نظر
اقراء باسم ربک داری بسر
ناصر طاهری بشرویه---روشنا
پیامبر عشق و آگاهی
Search rroshanaa in google
rroshanaa2.persianblog.ir
nasertaheriboshrouyeh.persianblog.ir
http://s2.picofile.com/file/7969055371/313_51.jpg
http://s2.picofile.com/file/7969056769/313_051.jpg
http://s5.picofile.com/file/8119780434/313_0051.jpg
"روشنا" آید و
این واقعه منصور افتد
***
وقت آنست که*
بر ظلمت شب نور افتد*
صبحدم گردد و*
آفاق فلک شور افتد*
وقت آنست که*
تر دامن گل چاک شود*
طرفه دامن گل*
بر دل مهجور افتد*
نفس باد صبا*
در نی و شیپور زند*
دم عیسایی ما*
بر کرو هم کور افتد*
وقت آنست که*
دیوانه ز شهر دور شود*
مفتی شهر پی*
دانه انگور افتد*
کافر جاهل وسرگشته*
چو حنانه شود*
مومن عاشق و دلبسته*
به مور مور افتد*
ساقی میکده،*
ساغر،
می دردانه کند*
عاقل و عالم پرغبغبه*
معذور افتد*
عارف و پیر خرابات*
مسیحانه شود*
مسجد و صومعه و دیر*
چو محذور افتد*
زاهد و مدعی شرع*
سر و سینه زند*
عاقبت،
گشته چو "بوجهل" و*
به منفور افتد*
وقت آنست که*
از "قبله گه" حق و یقین*
عشق و فرزانگی،*
درجام می و *
شور افتد*
دیر و میخانه یکی*
*کعبه و بتخانه یکی*
عاشق حق شوی و*
چشم تو بر نور افتد*
عشق جانانه شوی*
کاتب فرزانه شوی*
شاهد خود شوی و*
عشق ، تو را حور افتد*
حور این روضه شوی*
صاحب فیروزه شوی*
طائر ملک یقین*
قلب تو پر نور افتد*
وقت آنست که*
در قاطبه ملکت و دین*
"روشنا" آید و*
این واقعه منصور افتد*
***
ناصر طاهری بشرویه...روشنا*
پیامبر عشق و آگاهی*
16/6/90
Search rroshanaa on google.com
http://s4.picofile.com/file/7806400107/roshanarohani.jpg
http://s4.picofile.com/file/7806428595/rohani92.jpg
.
http://rroshanaa2.persianblog.ir
http://s4.picofile.com/file/8100186584/313_87.jpg
http://s5.picofile.com/file/8117700200/0000_0001.jpg
عشق در جام می و
زلزله در زلزله شد
***
گفتم امروز
به دیدار دل وجان بروم
در بتخانه ببندم
به میستان بروم
آری، امروز
لب میکده ،دل را دیدم
بوسه ای
از رخ شیدای دل خود چیدم
بوسه بر دل چو زدم ،
دلبر "میگون لب" من
باده ای زد به دلم
بی دل و مستان نروم
من کنون، بر لب دل
دلبرمن ، بر لب من
دم به دم، بوسه به لب دارد و
لب، بر لب من
بی دم و بی نفسم،
راحت جانم همه " او"ست
دم به دم، موج منم
آب روانم همه " او"ست
دلبران، دلبر من
با دل من، یکدله شد
دل من ، دلبر من
در دل من، هلهله شد
هر نفس ، عشق شدم
در تن من، ولوله شد
عقل من، بند دل و،
بند دل من، یله شد
عاشقا دل یله شد
دل یله کن ، دل یله کن
دل و دلدار یکی
سلسله در سلسله کن
عاشقان جمع شوید
عشق در این بادیه شد
عشق در جام می و
زلزله در زلزله شد
شیشه عمر شکست
باده از این جام برفت
باده در بادیه شد
روح و روانم یله شد
پر و پرواز یکی
پرده و هم راز یکی
شاهد هردو منم
غلغله در غلغله شد
***
ناصر طاهری بشرویه...روشنا
پیام آور عشق و آگاهی
***
http://s1.picofile.com/file/7605890000/2013.jpg
http://s4.picofile.com/file/7984153117/313_67.jpg
http://s5.picofile.com/file/8116850942/313_067.jpg
مطرب این خانه
عشق است
***
عاشقان،
مستانه ، عشق است*
دلبر فرزانه،
عشق است*
مه رخ جانانه،
عشق است*
مطرب این خانه،
عشق است*
آری: این دیوانه،
عشق است*
آگه و رندانه،
عشق است*
ساقی جانانه،
عشق است*
ساغر و،
پیمانه عشق است*
عاقلان،
فرزانه گشتم*
ساقی میخانه گشتم
باده و پیمانه
گشتم*
مطربی مستانه
گشتم*
رندم و
مستانه ام من*
هستم و،
افسانه ام من*
سجده در،
میخانه ام من*
قبله بر،
پیمانه ام من،
شهسواری،
می" گسارام ،
من عروس نو بهارم*
ابر آگاهی
سوار ام*
شرحه ای در سینه
دارم*
دل مرا،
کاشانه دارد*
دلبری ،
جانانه دارد*
شمع و گل ،
پروانه دارد
بلبلی
مستانه دارد
نایب آدم
من ام ، من*
کاتب عالم
من ام ، من
وارث
ملک یقین ام *
صاحب خاتم
من ام ، من*
نفس من
ناری خموش است*
جان من
نوری بهوش است*
قلب من
پیمانه نوش و*
عقل من
دل را سروش است*
عاقل و
دیوانه ام من
کعبه و
بتخانه ام من
شاهد
سر نهان ام
عارفی
فرزانه ام من
عشق و آگاهی ،
چکان ام
با دم و بی دم،
روان ام
مالک ملک و
زمان ام
روشنا
صاحب نشان ام
***
ناصر طاهری بشرویه ...روشنا
پیامبر عشق و آگاهی*
Search rroshanaa on google.com
http://s5.picofile.com/file/8116566568/313_063.jpg
دل ما ,
باده خور ساقی چشم تو شده*
***
بازی مست تو,
امشب به در خانه ما*
خانه بر هم زدنی نیست,
به دیوانه سرا*
حالت گل شده را ,
گل شده ای داند و بس*
دانه تا گل نشود,
هیچ ندانست ز ما*
غمزه چشم تو,
دیوانه کند هد هد دل*
تا نخندد لب تو,
اوج نگیرد دل ما*
دل ما ,
باده خور ساقی چشم تو شده*
تا نگیرد مه تو,
شوق نگیرد دل ما*
مستی چشم تو و ,
مست دل ما, هیهات*
تا ننوشد می تو ,
هوش نگیرد دل ما*
بوسه لعل لبت,
جرعه مستی کش ماست*
تا نمیرد به بر ات,
هست نگردد دل ما*
ساغر و باده شود گر,
می عشق تو به دل*
گر از آن زنده شویم,
مرگ نگیرد دل ما*
بوسه بر لب زنی و,
گشت زنی در دل ما*
بوسه ات خنده کنان,
حرف زند با دل ما*
بوسه بر دل چو رسد,
غنچه دل باز شود*
بوسه ات آب حیات است,
بروید دل ما*
به تبسم, نگه ات
نقب زند, در دل ما*
مهر تو بیشه شود,
ریشه دواند دل ما*
ای به دل ریشه زده,
از دل ما قهر نکن*
تیشه قهر تو ,
پر ریش نماید دل ما*
دل ما ریش نکن,
در دل ما نیش نکن*
ریشه زن در دل ما,
تیشه مزن بر دل ما*
جلوه ماه رخ ات ,
در دل ما شب گرد است*
رخصتی کرد شبی,
ماه بگیرد دل ما*
ماه, بگرفته دلم ,
امشب و در خلوت تو*
تا به صبحانه خون,
خواب ندارد دل ما*
نان و پیمانه خون,
مستی شب, ما را بس*
صبح فردا برسد,
ساقی و ساغر دل ما*
شام آخر بگذشت,
نامه خون آخر شد*
روشنا نامه به دست,
شاهد و آگه دل ما*
هان به سجاده خون,
عشق پی آگاهی ست*
کاتب عشق دل است,
انفس آگه دل ما*
روشنا آمده خود احمد و,
عیسا در پی*
عیسی عشق دل و,
احمد آگه دل ما*
بنشین بر لب دل ,
تا برسد قاصد ما*
قلب بگشا که "دم" است,
قاصدک محمل ما*
دم ما رقص کنان,
در می و خون می گردد*
روشنا, ساقی عشق است و
جهان محفل ما*
***
ناصر طاهری بشرویه...روشنا*
پیامبر عشق و آگاهی*
8/11/91
Search rroshanaa on google.com
http://s2.picofile.com/file/7636911612/108108.jpg
http://s3.picofile.com/file/7636914515/1088.jpg
http://s1.picofile.com/file/7636910642/11088.jpg
http://s1.picofile.com/file/7637086020/10800.jpg
http://s3.picofile.com/file/7637087953/11081108.jpg
http://s5.picofile.com/file/8102875576/313_0108.jpg
http://s5.picofile.com/file/8102875526/313_108.jpg
http://s5.picofile.com/file/8116216818/313_00108.jpg