نور در شب جلوه دارد در دل ظلمت جهان 313-040

نور در شب جلوه دارد

در دل ظلمت جهان


***

گر خدا خواهد،

که روح ات را دمی ،

آرد  به دید*

"بازدم " میگردی و بی دم

 شود  ، روحت پدید*

جمله اندام  ات در آغوش تو  *

نزدیک و بعید

تیرگیهایت  به نور عشق،

می گردد سپید*

 آن که با  آن گوش و

چشمان تو*

بشنید و  بدید *

آدمی را آفرید،

وز عشق آگاهی

تنید

عشق ،

نوری نافذ است و*

عالمی منشور،

  اوست*

روح تو  بودای عشق است،

 ناظرو منظور اوست*

هیبتک های مکانی،

فکرتی در کوی اوست*

شیطنک های زمانی

غفلتی از گوی اوست*

عشق باشد لا زمانی

حی و قیوم و جوان

علم های من لدنی را

مربی عشق دان

عشق باشد احسن الحال تو

قدر اش را بدان

مالک این حال گردی

گشته ای صاحبقران

در نهان شب , عزیزان

دیده ام نوری عیان

نور در شب جلوه دارد

در دل ظلمت جهان

روشنا یم ،

عشق در ظلمت،

همی خوانم عیان

عشق در شب واژه گردد

قدر شب ها را بدان

من شب قدر ام ، شهید ام

احسن الحال زمان

آگه از احوال انسان

تا هزاران سالیان

واژه ام من ،لوح عشق ام

عشق را حی ام جوان

شاهد غیب ام ، یقین ام

عشق را وحی ام , بیان

من زمان را در نوردیدم

حدیثم عشق خوان

مالک ایام دین ام

روشنا ، صاحب زمان

 

 

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا*

پیامبر عشق و آگاهی*

Search  rroshanaa   on google.com

rroshanaa@google.com

http://s1.picofile.com/file/7955567846/313_40.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8118088650/313_040.jpg

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد