مه رخی جانانه , عریان ماه شب ،در خانه گشتم 313-062

 

مه رخی جانانه , عریان
ماه شب ،در خانه گشتم

***

دوش
من فرزانه گشتم*
دلبری مستانه،
گشتم*
مه رخی جانانه
عریان*
ماه شب ،
در خانه گشتم*
قلب را،
دردانه گشتم*

عقل را،
دیوانه گشتم*
چشم
من،
ابر بهاران*
اشک را

پیمانه گشتم*
زاهدا,

 دردانه دیدم
مطرب جانانه

 دیدم
باده اش در دل
چشیدم*
سجده را در می
کشیدم*
کعبه ام
بتخانه گشته*
مسجد ام،
میخانه گشته*
قبله ام

پیمانه و می،
مستی ام
رندانه گشته*
شرحه ای در سینه
دیدم*
اشک آگاهی
چکیدم*
می" زدم ، از غم،
رهیدم*
عشق و آگاهی
تنیدم*
سینه ام،
کاشانه گشته*
دلبرم ،
فرزانه گشته*
شمع و گل ،
پروانه ، بلبل
محفل ام
جانانه گشته
دم شدم
در دم پریدم
پر زدم از تن
جهیدم"*
گلخن ام
گلخانه دیدم*
گلبن ام
ریحانه دیدم*
جان من
مستانه گشته*
حال من
حنانه گشته*
قلب من
پروانه عشق*
هستی ام
افسانه گشته*
زادم و آگه پریدم

روح قدسی را
تنیدم

در عدم
بی دم چکیدم

آدمم بی دم
بدیدم
عاشق و فرزانه
گشتم
قصه و
افسانه گشتم
آگه از
اسرار دین و
منجی دورانه
گشتم
من چراغ دین ام اکنون
من علاءالدین ام اکنون
 نارام و نور ام,

 چراغ ام
مالک,

 یوم الدین ام اکنون

***
ناصر طاهری بشرویه ...روشنا
پیامبر عشق و آگاهی*
Search rroshanaa on google.com


http://s1.picofile.com/file/7361572361/tamam333.jpg


http://s1.picofile.com/file/7361573652/ggggg.jpg

http://s5.picofile.com/file/8116631776/313_62.jpg

http://s5.picofile.com/file/8116631326/313_062.jpg

http://s5.picofile.com/file/8130199876/313_0062.jpg

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد