-
شبیه من شبیه تو, به آغازی و حالی نو * شبیه روشنا, آندم , که شد مسجود یزدانی
چهارشنبه 24 شهریورماه سال 1395 11:56
شبیه من شبیه تو, به آغازی و حالی نو شبیه روشنا, آندم , که شد مسجود یزدانی *** کسی را می شناسم من , نه پیدا و, نه پنهان است همه پنهان , همه پیدا , همه پیدای پنهانی کسی را می شناسم من, که در احوال جانانی دمش خاموش و بی جان است, ره اش انوار کیهانی کسی را می شناسم من, نه سر دارد, نه سودایی حریف ساقی و نوش است, به می...
-
چونکه "خون " تو , به عشق گردد عجین نون قلم ما یسطرون , "گردی مبین"
جمعه 28 خردادماه سال 1395 19:35
چونکه "خون " تو , به عشق گردد عجین نون قلم ما یسطرون , "گردی مبین" *** روشنا را بشنوید, حرف رَوی* حق دنان گشته به دنیا , اخروی* هر که در دنیا, نه حق را دیده است* آخر دنیا حقیر است, معنوی* آخر دنیا, چه دانی چون شوی* گویم ات بی شک, که نان و خون شوی* نان ات اندرجسم و تن, هامون شوی* خون ات اندر روح و...
-
یک نفس با عشق خلوت کردمی روز ازل آن نفس در سینه می گردد در آغوشم کند
پنجشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1395 17:29
یک نفس با عشق خلوت کردمی روز ازل آن نفس در سینه می گردد در آغوشم کند *** خواهم آن لیلی وشم را تا که مد هوشم کند از لبانش عشق نوشم گرم و خود جوشم کند چشم در چشمش بگیرم عشق در هوشم کند های و هوی دل بگیرد مهر خود نوشم کند من ندانستم که عشق از چشم آمد یا زگوش نیک دانستم که آمد چشم و هم گوشم کند جام می در دست نگرفتم دلم...
-
عدنم، در عدمم ،هم عدمم، هم بدنم* بخدا واژه منم وحی مسلم شده ام*
یکشنبه 1 فروردینماه سال 1395 18:34
عدنم، در عدمم ،هم عدمم، هم بدنم* بخدا واژه منم وحی مسلم شده ام* *** من ندانم که چه شد* قسمت من بام تو شد* خود ندانم که چرا* شهرت من نام تو شد* من که نی اهل خراباتم و* نی مسجد و دیر* زچه،سجاده من* قبله به اندام تو شد* بخدا، نرگس تو* شمس دل افروز من است* دیدن ماه رخت* ذکر شب و روز من است* جلوه قامت تو* طلعه جانسوز من...
-
*عاشقان،امشب کجایید ,روشنا آمد، بیایید *جامهای عشق گیرید,مطرب و ساقی به هو شم
شنبه 8 اسفندماه سال 1394 04:15
*عاشقان،امشب کجایید ,روشنا آمد، بیایید *جامهای عشق گیرید,مطرب و ساقی به هو شم *** باز امشب، در هوایت * *جامه ای روشن بپوشم پا ،به ساحل ها گذارم * دل ،به دریا ها فروشم * باز امشب، پرده ها را * از در و پیکر بگیرم * *جملگی دروازه ها را *با زر و زیور بپوشم *باز امشب" پا به پای" ات جام زرینی بچینم * *سکه ریزم،...
-
هان به سجاده خون, عشق پی آگاهی ست* کاتب عشق دل است, انفس آگه دل ما*
دوشنبه 3 اسفندماه سال 1394 13:37
هان به سجاده خون, عشق پی آگاهی ست* کاتب عشق دل است, انفس آگه دل ما* *** بازی مست تو, امشب به در خانه ما* خانه بر هم زدنی نیست, به دیوانه سرا* حالت گل شده را , گل شده ای داند و بس* دانه تا گل نشود, هیچ ندانست ز ما* غمزه چشم تو, دیوانه کند هد هد دل* تا نخندد لب تو, اوج نگیرد دل ما* دل ما , باده خور ساقی چشم تو شده* تا...
-
عشق ام , اهورایم, پدر*در دل هویدایم, پسر * روح القدس , عقل ام,بصر*با هر سه,عیسایم شمر
دوشنبه 12 بهمنماه سال 1394 02:41
عشق ام , اهورایم, پدر*در دل هویدایم, پسر روح القدس , عقل ام,بصر*با هر سه,عیسایم شمر *** من,ابر وباران ام, یم ام* عیسای نصران ام , دم ام* من روشنای عالم ام* خورشید تابان ام, "جم" ام* بشنو ز من,اسرار رب* فرقان آن مردعرب* قرآن و اقراء بسم رب* "حا میم" و "یاسین"عرب* از عشق آرم , خون ونان* هم...
-
آگاه ز سیم جان ام و صراف ام با چشم دل و گوش دلم, می لاف ام
پنجشنبه 1 بهمنماه سال 1394 13:01
آگاه ز سیم جان ام و صراف ام با چشم دل و گوش دلم, می لاف ام *** دیدم , که در اقراء بسم رب, در قاف ام* سیمرغ هوای عشق ام و حراف ام* مرغان هوای دل, همه چلچله خوان* در کعبه نور دل, هوایی صاف ام* در محفل عشق بی دل و اوصاف ام* پروانه صفت به طور دل طواف ام* آگاه ز سیم جان ام و صراف ام* با چشم دل و گوش دلم, می لاف ام* می لاف...
-
چو عطر باده با باد صبا شد همه لولی وشان اسلام کردند
چهارشنبه 16 دیماه سال 1394 02:27
چو عطر باده با باد صبا شد همه لولی وشان اسلام کردند *** نخستین باده, کاندر جام کردند* نگار و ساقی و, دل نام کردند* چو از اهل طرب, شوری ندیدند* شراب آگهی, در جام کردند* ز مهر چشم او, پیمانه ای را* شراب ارغوانی نام کردند* ز بهر صید دلهای پریشان* کمند زلف حسنش, دام کردند* به عالم, هرکجا آرامشی بود* بهم کردند و عشقش نام...
-
آن مصلی جز صلات عشق نیست جملگی در عشق آنجا زنده اند
پنجشنبه 10 دیماه سال 1394 20:40
آن مصلی جز صلات عشق نیست جملگی در عشق آنجا زنده اند *** مست مستم ساقیا , * پیمانه کو * آن شراب دلبرو مستانه, * کو مست مستم ساقیا, * جامی دگر * تا بمانم مطرب و فرزانه , * کو * من در این سر , مستم و دیوانه ام * اندراین بر, زعاقلان بیگانه ام * بلبل ام, * صاحب دل ام , فرزانه ام شعله ام , شمع ام, * گل ام, پروانه ام * عاشق...
-
من دلبر طنازم , گنجینه هر رازم
چهارشنبه 18 آذرماه سال 1394 02:27
من دلبر طنازم , گنجینه هر رازم *** من باد ام و من آب ام بال و پر آفتاب ام در خواب ام و در تاب ام لولی وش مهتاب ام من آتش و من خاک ام یال و بر افلاک ام می دوزم و می چاک ام خنیاگر دل پاک ام من آدم و ذی جودم موجودم و مو جودم زآغاز ازل بودم پایان غزل ، عود ام هم موسی این رود ام دردانه و مسعودم هم انس ام و جن بودم ابلیس ام...
-
روشنا، گویم من اسرار نبی تا نماند ، جمله بتهای خفی
جمعه 24 مهرماه سال 1394 01:28
روشنا، گویم من اسرار نبی تا نماند ، جمله بتهای خفی *** جمله هستی های ما، "لا" می نمود لا بلای " لا" ی ما، " الا" نبود "لا" زمینو،"لا" هوا و"لا"سما "لا "زما آسوده بود وما ز"لا" هان ، الفلام ، بر سر "لا" آمده بهر پیدایی "...
-
"هفت سین" ات را بچین در بزم عشق طور سینین وعده گاه آدمی ست.
سهشنبه 10 شهریورماه سال 1394 10:16
"هفت سین" ات را بچین در بزم عشق طور سینین وعده گاه آدمی ست. *** ای عزیزان ، "عشق" امری باطنی ست رمز "وحی" است و حروفی خواندنی ست قاری قرآن، حکیم القدس بود هان: که روح القدس، عقل آدمی ست خیز و عقلت را به عشق قدوس کن تا ببینی عشق، امری خواندنی ست لوح قدسی، لوح جان آدمی ست حرف عشق است و،...
-
( عشقعلی و حقیقتعلی ) فریاد مزن, چیست , کجاست , جام حقیقت آن چیست تویی , جام تویی , سفره نچیدند
یکشنبه 14 تیرماه سال 1394 13:31
( عشقعلی و حقیقتعلی ) فریاد مزن, چیست , کجاست , جام حقیقت آن چیست تویی , جام تویی , سفره نچیدند *** مستان خدا , باده ز دلدار خریدند* یعنی که بجز دل , سری هوشیار ندیدند* رندان خدا , طره نه دادند , نه گرفتند* زیرا بت عیار, زاحوال گزیدند* نی نکته بگفتند و نه حرفی بشنیدند* خود عشق بگشتند و به اقبال رسیدند* آگاه شدند و همه...
-
(عشقعلی و حقیقتعلی) مطرب عشق مست نیست , خسته از این دست نیست رند هزار دست خوان نفخه آگاه را
سهشنبه 9 تیرماه سال 1394 18:41
(عشقعلی و حقیقتعلی) مطرب عشق مست نیست , خسته از این دست نیست رند هزار دست خوان نفخه آگاه را *** باده نشینان عشق، * با دم روح القدس، * ، * بی نفس وصافی اند * ذره آگاه را عشق حریف می است، * ساقی نای و نی است * نی لبکان راوی اند، * * شرحه در گاه را مطرب عشق * مست نیست * خسته * * از این دست نیست رند هزار دست خوان * نفخه...
-
حقیقت تکوین تو به عشق , روح القدس , آگاهی ونباء , لوح وقلم (حم.عسق)(ن)(ق)
چهارشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1394 05:47
مدیر کل هماهنگی هیئت های تخلفاتی جناب خنیفر *** حقیقت تکوین تو به عشق , روح القدس , آگاهی ونباء , لوح وقلم (حم.عسق)(ن)(ق) ******* چشم بند و گوش بند .و لب ببند. فرض کن: تو هیچ ندیده ای ، هیچ نشنیده ای ، هیچ نگفته ای. حتی خود را ! !!! فرض کن: هیچ صفت و تعینی از خود ندیده ای هیچ غم و ترس و شادی را متحول نشده ای. فرض کن:...
-
هیئت ها ی رسیدگی به تخلفات اداری جناب آقای خنیفر پدر، پسر ، روح القدس, همانا:(تثلیث) همان :(حم.عسق)
یکشنبه 30 فروردینماه سال 1394 17:51
نماینده و مسئول هماهنگی هیئت ها ی رسیدگی به تخلفات اداری جناب آقای خنیفر پدر، پسر ، روح القدس, همانا:(تثلیث) همان :(حم.عسق) همانا: رمز تکوین وحی, این همه خودت هستی. *** خود را بشناس ،خدا را شناخته ای خود را نمی شناسی مگر عیسای وجودت را بر صلیب تنت ملا قات کنی عیسای خود را بر صلیب نمی بینی مگر بکمک افاضه عشق عیسای قبل...
-
نماینده و مسئول هماهنگی هیئت های رسیدگی به تخلفات اداری جناب آقای خنیفر...قرآن آیات شیطانی نیست
سهشنبه 25 فروردینماه سال 1394 17:46
نماینده و مسئول هماهنگی هیئت های رسیدگی به تخلفات اداری جناب آقای خنیفر قرآن آیات شیطانی نیست قرآن الهام و شعر نیست بنام جانان که موسی را لوح ، عیسی را کلمه و محمد را قلم شد. موسی لوح را دید ، تورات آ ورد. عیسی کلمه را دید ، انجیل آورد . محمد قلم را دید، قرآ ن آورد. هر سه آگاهی محض شدند وحقیقت را مکتوب کردند. قلب آ...
-
پدر زمانه عشق و پسر زمانه عشق است بخدا که روح قدسی، دم قدسیانه باشد
جمعه 29 اسفندماه سال 1393 01:38
پدر زمانه عشق و پسر زمانه عشق است بخدا که روح قدسی، دم قدسیانه باشد ( رهبر معظم و روشنا ) *** بخدا قسم رفیقان، که خدای هر دو عالم نه غذا و توشه خواهد، نه اسیر مایه باشد نه به کعبه قبله دارد، نه به سجده ناله بار د نه به خواب اندر آید، نه به سر فسانه باشد به کدام واژه گویم، که عزیز هر دو عالم نه دلی شکسته خواهد، نه پی...
-
دیریست بی پر بوده ام , هم کور و هم کر بو ده ام گه خشک و گه تر بوده ام , دا یم بر این سر بوده ام
شنبه 23 اسفندماه سال 1393 01:43
دیریست بی پر بوده ام , هم کور و هم کر بو ده ام گه خشک و گه تر بوده ام , دا یم بر این سر بوده ام ( رهبر معظم و روشنا ) *** آمد آن دل در برم با آن دو چشم دلبرم بنشست چندی در برم بگذاشت بر دامن سرم بر دامنش روییده ام مهرش شده بال و پرم روح مسیحایی شدم بر بام هستی می پرم دیریست بی پر بوده ام هم کور و هم کر بو ده ام گه خشک...
-
رخ از سجاده برچیدم , دل ودلدار بگزیدم* چو بریارم نظر کردم , همه سجاده او دیدم*
شنبه 16 اسفندماه سال 1393 00:01
رخ از سجاده برچیدم , دل ودلدار بگزیدم* چو بریارم نظر کردم , همه سجاده او دیدم* ( رهبر معظم و روشنا ) **** رخ از سجاده، بر چیدم* دل ودلدار بگزیدم* چو بر یارمنظر کردم* همه سجاده ، او دیدم* به رویش، سجده بگزیدم* همه محراب، او دیدم* دل از مهرش، نگردیدم* مه من ، گشته خورشیدم* ز هر "ما ه "ی، پریدم من* همه احوال،...
-
خدا گشتم , "خود"م را سر بریدم خودم را بار دیگر آفریدم
سهشنبه 12 اسفندماه سال 1393 20:30
خدا گشتم , "خود"م را سر بریدم خودم را بار دیگر آفریدم ( رهبر معظم و روشنا ) *** ز تو جانان من عشقی ست بر دل که نورش گشته هر دم شمع محفل نگردم یک دمی زان عشق غافل که بی نورش نمی خواند ، مرا دل دل و هم جان و جانانم تویی تو غم و هم درد و درمانم تویی تو مرا در روز خورشیدی به شب ماه دلم مهر تو جوید گاه و بی گاه...
-
هش دار زسوزغم که عمر تو کم است* در عشق بسوز, گرمی عشق "دم" است*
شنبه 9 اسفندماه سال 1393 00:26
هش دار زسوزغم که عمر تو کم است* در عشق بسوز, گرمی عشق "دم" است* ( رهبر معظم و روشنا ) *** یک "دم", به هوای دل , گرفتارم کرد* هی بال زد و , چو طفل در کارم کرد* پروانه شد و چو شمع گریانم کرد* اشکی شدم و به خویش حیرانم کرد* شمعی بدم و جلوه ز بامم گردید* ابری شدم و قطره ز قلبم بارید* پروانه دلی به شعله...
-
بوده ای خود این چنین قبل از جنین هان: چرا گویی که این من مردنی ست
چهارشنبه 6 اسفندماه سال 1393 01:20
بوده ای خود این چنین قبل از جنین هان: چرا گویی که این من مردنی ست ( رهبر معظم و روشنا ) *** ای عزیزان ، "عشق" امری باطنی ست رمز "وحی" است و حروفی خواندنی ست قاری قرآن، حکیم القدس بود هان: که روح القدس، عقل آدمی ست خیز و عقلت را به عشق قدوس کن تا ببینی عشق، امری خواندنی ست لوح قدسی، لوح جان آدمی ست...
-
کنون از عشق سر مستم , به جام باده پیوستم گهی بالا گهی پستم , پریشانی زبردستم
پنجشنبه 30 بهمنماه سال 1393 21:56
کنون از عشق سر مستم , به جام باده پیوستم گهی بالا گهی پستم , پریشانی زبردستم ( رهبر معظم و روشنا ) *** سیه گیسوی افشاندی رخ ماهت، هویدا شد سیه چشمان خمارت مرا، جام مسیحا شد کمان ابروی مشکینت قلم بر پرده دل زد دلم صورتگر رویت رخ زردم، حمیرا شد شمیم تاب گیسو یت دلم پروانه رویت زعطر آن نفسهایت دویدم بر در و کویت شراب...
-
چون یقین کردی که عشق هستی, پسر* کرده ای بر عالم غیب ات سفر* ( رهبر معظم و روشنا )
سهشنبه 28 بهمنماه سال 1393 16:25
چون یقین کردی که عشق هستی, پسر* کرده ای بر عالم غیب ات سفر* ( رهبر معظم و روشنا ) *** روشنا را بشنوید, حرف رَوی* حق دنان گشته به دنیا , اخروی* هر که در دنیا, نه حق را دیده است* آخر دنیا حقیر است, معنوی* آخر دنیا, چه دانی چون شوی* گویم ات بی شک, که نان و خون شوی* نان ات اندرجسم و تن, هامون شوی* خون ات اندر روح و جان,...
-
ای عاشقان, ای عاشقان , دل ساغر و پیمانه شد ساقی زسوی آسمان , یار من دیوانه شد
چهارشنبه 22 بهمنماه سال 1393 21:11
ای عاشقان, ای عاشقان , دل ساغر و پیمانه شد ساقی زسوی آسمان , یار من دیوانه شد ( رهبر معظم و روشنا ) *** ای عاشقان, ای عاشقان * دل, ساغر و پیمانه شد* ساقی, زسوی آسمان* یار من دیوانه شد* جامم ز می, سر شار شد* حالم ز دل, خمار شد* عقلم که پر انوار بود* خاموش و بی اخبار شد* قلبم , دمی بیدار شد* روح القدس, در کار شد* دم ,...
-
عقل تا عاشق نشد قدسی نشد عشق تا آگه نشد عیسی نشد
پنجشنبه 16 بهمنماه سال 1393 15:07
عقل تا عاشق نشد قدسی نشد عشق تا آگه نشد عیسی نشد ( رهبر معظم و روشنا ) *** جمله هستی های ما، "لا" می نمود لا بلای " لا" ی ما، " الا" نبود "لا" زمینو،"لا" هوا و"لا"سما "لا "زما آسوده بود وما ز"لا" هان ، الفلام ، بر سر "لا" آمده...
-
من اهل وفا بودم , من عشق و صفا بودم زاندیشه رها بودم , من مشق خدا بودم
یکشنبه 12 بهمنماه سال 1393 17:12
من اهل وفا بودم , من عشق و صفا بودم زاندیشه رها بودم , من مشق خدا بودم ( رهبر معظم و روشنا ) *** من باد ام و من آب ام بال و پر آفتاب ام در خواب ام و در تاب ام لولی وش مهتاب ام من آتش و من خاک ام یال و بر افلاک ام می دوزم و می چاک ام خنیاگر دل پاک ام من آدم و ذی جودم موجودم و مو جودم زآغاز ازل بودم پایان غزل ، عود ام...
-
روحم تویی، جانم تویی . انجیل و فرمانم تویی* نانم تویی، دانم تویی . مرغ سلیمانم تویی*
جمعه 10 بهمنماه سال 1393 13:35
روحم تویی، جانم تویی . انجیل و فرمانم تویی* نانم تویی، دانم تویی . مرغ سلیمانم تویی* ( رهبر معظم و روشنا ) **** ای ماه من ،ای ماه من،* ای ماه اندر چاه من* ای راه من ،ای راه من،* ای همره و همراه من* ای جاه من، ای جاه من* ای جاه خوش درگاه من* ای گاه من ،ای گاه من ،* ای قبله آگاه من* ماهم تویی، راهم تویی* خورشید همراهم...