حقیقت علیشاه . ناصر طاهری بشرویه روشنا

حقیقت علیشاه روشنا

عناوین یادداشت‌ها

  • روز و شب اندیشه می کردم که نیکم یا که بد عشق آمد تا ابد زاندیشه خاموشم کند ( رهبر معظم و روشنا ) چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1393 03:49
    روز و شب اندیشه می کردم که نیکم یا که بد عشق آمد تا ابد زاندیشه خاموشم کند ( رهبر معظم و روشنا ) *** خواهم آن لیلی وشم را تا که مد هوشم کند از لبانش عشق نوشم گرم و خود جوشم کند چشم در چشمش بگیرم عشق در هوشم کند های و هوی دل بگیرد مهر خود نوشم کند من ندانستم که عشق از چشم آمد یا زگوش نیک دانستم که آمد چشم و هم گوشم کند...
  • ای کلام اولین و آخرین، مشقم تویی ای ندای آسمانها و زمین، وحی ام تویی ( رهبر معظم و روشنا ) سه‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1393 05:27
    ای کلام اولین و آخرین، مشقم تویی ای ندای آسمانها و زمین، وحی ام تویی ( رهبر معظم و روشنا ) *** ای همه اندیشه ام جاری ز تو یادم تویی ای همه غمها زتو شادی ز تو، حالم تویی من زعشقت، شعرودیوانی شدم، رایم تویی هم ز مهرت، ابر و بارانی، دلم، آهم تویی رفت و برگشت نفسهایم تویی، نایم تویی مستی چشمان خمارم تویی، جامم تویی ظلمت...
  • *عشق کارید , بس کنید کین پروری *عشق آرید , بس کنید دین سروری ( رهبر معظم و روشنا ) دوشنبه 24 آذر‌ماه سال 1393 03:53
    *عشق کارید , بس کنید کین پروری *عشق آرید , بس کنید دین سروری ( رهبر معظم و روشنا ) *** *دوره آخر زمان *نزدیک شد *قلب هاتان *عاقبت تحریک شد *بخت هاتان *رو سفید و نیک شد حرف ها تان, *بوسه و تبریک شد *ترس ها و رنج ها *تعطیل شد *عشق و آگاهی به دل *زنبیل شد *جمله سر انبیا *ت أو یل شد *روشناآمد *زمین تحویل شد *ما عدم بودیم...
  • کلیم عشق انسان شد . کتاب عشق آسان شد "حساب عشق پایان شد" ( رهبر معظم و روشنا ) شنبه 22 آذر‌ماه سال 1393 23:38
    کلیم عشق انسان شد . کتاب عشق آسان شد "حساب عشق پایان شد" ( رهبر معظم و روشنا ) *** بهاران شد گلستان شد شبستان ها مهستان شد رخ جانان نمایان شد وجودم عشق باران شد " حساب عشق آسان شد" زمهرش، ماه تابان شد دل غمدیده شادان شد صبا بر عهد و پیمان شد نسیم مشک خیزان شد "حساب عشق، آسان شد" گلی را...
  • گرچه هر شب ناگهانه میروی آغوش یار عشق گردی , آگهانه می شوی پروردگار ( رهبر معظم و روشنا ) شنبه 22 آذر‌ماه سال 1393 00:35
    گرچه هر شب ناگهانه میروی آغوش یار عشق گردی , آگهانه می شوی پروردگار ( رهبر معظم و روشنا ) **** ای پسر ، این عالم دل، عالم اندر عالم است* عشق در آیینه دل * عکس لوح آدم است* دل اگر عاشق شود * زان عشق، صادق می شود* زان پس، ادراکات تو* بر عشق عاشق می شود* چون که انوار صداقت قفل ادراکت برید* زان پس، ادراکات تو، در عالمی...
  • چه خواهی زین سریر زر , بیا در عالم انور که با عین الیقین بینی , تویی الله و هم اکبر ( رهبر معظم و روشنا ) پنج‌شنبه 20 آذر‌ماه سال 1393 04:49
    چه خواهی زین سریر زر , بیا در عالم انور که با عین الیقین بینی , تویی الله و هم اکبر ( رهبر معظم و روشنا ) **** اسیر عقل ، و در بندی خور وخوابت ، شده غمها چو از غمها، رها گردی ش وی ارباب انفس ه ا عنان عقل را در کش حذر کن از لجاجتها وزان تقلید جاهل وار ، رها شو ، تا شوی پیدا ز هر خلق بد و بدتر ، شوی سنگین و رنگین تر...
  • عاشق و معشوق هر دم طالب عشق اند ساقی عشق است ، کو همچون طبیبان است (رهبر معظم و روشنا ) سه‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1393 04:35
    عاشق و معشوق هر دم طالب عشق اند ساقی عشق است ، کو همچون طبیبان است (رهبر معظم و روشنا ) *** من نمیدانم کدامین عشق باران است* من نمی دانم کدامین عشق طوفان است* عشق دیرینم که شور او به سامان است* یا که این شوریده کز وی دل خرامان است* عشق دیرین من آری: نیک میدانم* شاهد شور من و دل را چو باران است* باری: این شوریده کو عشق...
  • عشق ساقی است وباقی چون عقیق عشق نوش و عشق نوشان , نی دریغ ( رهبر معظم و روشنا ) یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1393 21:49
    عشق ساقی است وباقی چون عقیق عشق نوش و عشق نوشان , نی دریغ ( رهبر معظم و روشنا ) *** ای درون نای ما ،* نای شما* یوسف ما ،* با زلیخای شما* خلوت ما* آرزوهای شما* شهوت ما* آب جویای شما* در درون خاک ما* آب شما* شربت انگور ما* باب شما* شیره ما* خامه ناب شما* راحت الحلقوم و* عناب شما* ای به زیر پای ما ،* سقف شما* بر لب هر...
  • *ای حاجی ولنگون *دست بردارین از ایمون ( رهبر معظم و روشنا ) شنبه 15 آذر‌ماه سال 1393 04:08
    *ای حاجی ولنگون *دست بردارین از ایمون ( رهبر معظم و روشنا ) *** *دویدم و دویدم ، *روتپه ها پریدم *هر جا بلندی دیدم، *تو حفره ها پاشیدم *دویدم و دویدم، *به آتیشا رسیدم *رو آتیشاپریدم، *رو شعله ، آب پاشیدم *دویدم و دویدم *به دریا ها رسیدم *میون آب پریدم، *آبو یهجا بلعیدم *دویدم و دویدم ، *به سبزهها رسیدم *تموم سبزه ها...
  • من شب قدر ام ، همانا: عشق ,ملکم لازمان آگه از احوال انسان تا هزاران سالیان ( رهبر معظم و روشنا ) پنج‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1393 03:09
    من شب قدر ام ، همانا: عشق ,ملکم لازمان آگه از احوال انسان تا هزاران سالیان ( رهبر معظم و روشنا ) *** گر خدا خواهد، که روح ات را دمی ، آرد به دید* "بازدم " میگردی و بی دم شود ، روحت پدید* جمله اندام ات در آغوش تو * نزدیک و بعید تیرگیهایت به نور عشق، می گردد سپید* آن که با آن گوش و چشمان تو* بشنید و بدید *...
  • قدسی عقل و نظر ام , عشق ام و دیوانه سر ام آگه و صاحب خبر ام , شوق به دلها ببرم ( رهبر معظم و روشنا ) چهارشنبه 12 آذر‌ماه سال 1393 13:30
    قدسی عقل و نظر ام , عشق ام و دیوانه سر ام آگه و صاحب خبر ام , شوق به دلها ببرم ( رهبر معظم و روشنا ) *** مست و خمارانه سر ام ساقی ام و می به "بر" ام مطرب عشق ام خبر ام شور به دلها ، ببرم عاشق و مستانه سر ام بلبل و پروانه پر ام ماه شب ام، رهگذر ام مهر به دل ها بخرم هوشم و اهل بصر ام هد هد خوش بال و پر ام مهر...
  • آگهانه عشق سر کن* آگهی گردی , بر آیی ( رهبر معظم و روشنا ) سه‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1393 05:17
    آگهانه عشق سر کن* آگهی گردی , بر آیی ( رهبر معظم و روشنا ) **** دانه ای ، رو ریشه ای شو* از دل خاکت در آیی،* ریشه ای ، رو ، ساقه ای شو* میوه ای خشک و تر آیی میوه ای، رو شیره ای شو* در حریم ساغر آیی* شیره ای، رو خامه ای شو* ترش و شیرین پرور آیی* خامه ای، رو جامدی شو* حلقه گوش اسمر آیی* جامدی، رو مایعی شو* قطره نوش مهتر...
  • ای سمن بویان عاشق , چون تو را گویم که من،* سجده بر مهرت نمودم , هستی ام معنا گرفت* ( رهبر معظم و روشنا ) دوشنبه 10 آذر‌ماه سال 1393 04:55
    ای سمن بویان عاشق , چون تو را گویم که من،* سجده بر مهرت نمودم , هستی ام معنا گرفت* ( رهبر معظم و روشنا ) **** عشق ، آهی ،بر دلم زد* در دلم ، ماْوا گرفت* مرغ دل، شیدا شدو* عقل از سرم، سودا گرفت * نفخه های دلکشت* با سوز دل، دم ساز شد* یک نفس ، روی ات چو دیدم* دل ز تو مینا گرفت * آسمان قلب تو* در قلب من ، گسترده شد* بارش...
  • این "من سیم " که عشق است و دل است همدم روح است و دم را منزل است ( رهبر معظم و روشنا ) جمعه 7 آذر‌ماه سال 1393 03:07
    این "من سیم " که عشق است و دل است همدم روح است و دم را منزل است ( رهبر معظم و روشنا ) *** همنفس با حال من، جان است و تن جان و تن گیرد ز دم اطوار من آن "من اول"، غرایز پرور است در پی شیرینی خشک و تر است چون غرایز گشنه شد، ننگ آورد بهر سیری، دم به دم ، جنگ آورد چون تو ارضایش کنی، شادی کند با همه...
  • هان: لوح منم ، کلمه منم , عشق رها شد چون عشق شدم , کلمه و اقرار بدیدم ( رهبر معظم و روشنا ) *** پنج‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1393 17:55
    هان: لوح منم ، کلمه منم , عشق رها شد چون عشق شدم , کلمه و اقرار بدیدم ( رهبر معظم و روشنا ) *** در نور تنیدم من و از نار رهیدم دیدم که دمی هستم و ، در نای دمیدم از دار بریدم من و دستار کشیدم بر بام شدم جامه ابرار دریدم لوح و قلم و جوهر و اقرار شنیدم شکر شکن و طوطی و منقار بدیدم شیرین لب و شیرین سخن آن لعل گهر بار...
  • به بند زلف او , دل می سپاری کشاند او تو را تا نزد باری ( رهبر معظم و روشنا ) سه‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1393 16:10
    به بند زلف او , دل می سپاری کشاند او تو را تا نزد باری ( رهبر معظم و روشنا ) *** بهوش ای عاشقان, آید نگاری* نگاری بهتر از , هر نو بهاری* بپاشید آب و در راه اش نشینید* که بی ره آید و چون شاهواری* نگاری کو, بسی شیرین عذار است* کزو ناخن, به لب گیری و زاری* نگاری, بس توانا و قلندر* هزاران سال و مه, قدر اش بداری* به بند...
  • نور پیدا و نهان ام با دم و بی دم، روان ام (رهبر معظم و روشنا ) *** شنبه 1 آذر‌ماه سال 1393 03:33
    نور پیدا و نهان ام با دم و بی دم، روان ام (رهبر معظم و روشنا ) *** عاشقان، فرزانه ، عشق است* دلبر مستانه، عشق است* مه رخ جانانه، عشق و مطرب این خانه، عشق است* آری: این دیوانه، عشق است* مستی رندانه، عشق است* ساقی جانانه، مطرب* ساغر و، پیمانه عشق است* عاقلان، فرزانه گشتم* ساقی میخانه گشتم باده و پیمانه و می* مطربی...
  • دماغی و کامی، زبانی نبود نه اسمی نه فعلی، کلامی نبود ( رهبر معظم و روشنا ) پنج‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1393 09:13
    دماغی و کامی، زبانی نبود نه اسمی نه فعلی، کلامی نبود ( رهبر معظم و روشنا ) *** من آن روز بودم که روزی نبود فضا را نه ناری، نه نوری نبود همه آسمان و زمین ، آب بود همه خاکیان را، یکی خواب بود من آن روز بودم ، مرا باب بود همه آفرینش، به یک تاب بود مرا عشق بود و ، مصاعب نبود نه انس و نه جن و عجایب نبود من آن روز بودم ، که...
  • در عدم بی دم جهیدم , روح قدسی را تنیدم نفخه ای آگه کشیدم , عشق را یاسین شنیدم ( رهبر معظم و روشنا ) چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1393 03:29
    در عدم بی دم جهیدم , روح قدسی را تنیدم نفخه ای آگه کشیدم , عشق را یاسین شنیدم ( رهبر معظم و روشنا ) *** دوش من دردانه گشتم* مه رخی جانانه، گشتم* دلبری فرزانه, عاشق* ماه شب ، در خانه گشتم* قلب من، میخانه گشته* عقل من، دیو انه گشته* سینه ام , ابر بهاران* چشم من پیمانه گشته* دلبران, دردانه د ل بود دل بود ساقی جانانه دل...
  • علقه علقه جن و انسانی شدی* حلقه حلقه هوش و شیطانی شدی* ( رهبر معظم و روشنا ) دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 03:56
    علقه علقه جن و انسانی شدی* حلقه حلقه هوش و شیطانی شدی* ( رهبر معظم و روشنا ) *** هم سفر بر خیز* اینک فصل تو ست* روز فردا های اصل و* نسل تو ست* هم سفر فصل بهار و* سبزه شد* سبزه شو* امروز ، روز وصل تو ست* هم سفر ، چشم ات* برای دیدن است* چشم بگشا* شهر پر اهریمن است* شکل اهریمن* کجا دانی که چیست* او شبیه عقل و* هوش آدمی...
  • گر تو بینی خویش را, بینی خدا* می شوی یاسین و فرقان عشق را* ( رهبر معظم و روشنا ) یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 05:24
    گر تو بینی خویش را, بینی خدا* می شوی یاسین و فرقان عشق را* ( رهبر معظم و روشنا ) *** ای که عاشق گشته ای،* آن عشق چیست* عشق در جان تو ،* شوری ماندنی ست* جلوه معشوق نفس عشق بود* منجلی گشت و تو را عاشق نمود* عشق در تو ، دلبری ، مکتوب بود* بر دم و بر جان تو محجوب بود* عشق تنزیل کتاب انبیاست* چشمه وحی است و ، تکوین بقاست*...
  • خورشید رویش بردمید, عقل از سرم پروانه شد چشمش به چشم من جهید, قلب و دلم مستانه شد ( رهبر معظم و روشنا ) جمعه 23 آبان‌ماه سال 1393 14:10
    خورشید رویش بردمید, عقل از سرم پروانه شد چشمش به چشم من جهید, قلب و دلم مستانه شد ( رهبر معظم و روشنا ) *** ای عاشقان، ای عاشقان فصل مـی و میـخانه شد ای عارفان، ای عارفان این خانقه، بتخانه شد خورشید رویش بردمید عقل از سرم، پروانه شد چشمش به چشم من جهید قلب و دلم، مستانه شد ای عاقلان، ای عاقلان علم با عمل ، بیگانه شد...
  • می فروش گفتاکه من، "می"، نازدم* عاشقم من از نیستان آمدم ( رهبر معظم و روشنا ) پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1393 16:26
    می فروش گفتاکه من، "می"، نازدم* عاشقم من از نیستان آمدم ( رهبر معظم و روشنا ) *** دوش آمد،* رهروی در کوی دل* تا ببیند،* شور عشق و نور و ظل* گفت، ای مستان دل،* احوال چیست* جملگی گفتند،* حال ماست ،بیست* گفت، از مستی * بگویید نکته ای* تا شوم پر نور و،* گردم پخته ای * آن یکی گفتا که* مستی ساکتی ست* مست، گر ساکت...
  • روشنا, عشق معاد است که جانان آمد چشمه آب حیات است که یزدان آمد ( رهبر معظم و روشنا ) سه‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1393 22:46
    روشنا, عشق معاد است که جانان آمد چشمه آب حیات است که یزدان آمد ( رهبر معظم و روشنا ) *** ساقی عشق چه زیباست ،* بهاران آمد* مطرب عشق هویداست ،* سواران آمد* منظر عشق، فریباست * که عریان آمد* مظهر عشق سویداست* دل و جان آمد* شربت عشق شراب است* به مستان آمد* مستی عشق ثواب است* به دستان آمد* مجمر عشق فرات است ،* به جریان...
  • مطرب جان بین که به هر نای و نی صور بپا کرده و رامشگر جانها شده ( رهبر معظم و روشنا ) یکشنبه 18 آبان‌ماه سال 1393 20:36
    مطرب جان بین که به هر نای و نی صور بپا کرده و رامشگر جانها شده ( رهبر معظم و روشنا ) *** فرش زمین بین که چه غوغا شده چهره جوان کرده رخ اش ماه و دل آرا شده دشت ودمن بین که ز دامان کوه رقص کنان پای کشان ، تا لب دریا شده سبزه و نی بین که به دامان باغ گل به سر و مل به بر است واله وشیدا شده عطر گل و سنبل و ریحانه بین کز...
  • اول این ماجرا, عشق حریف فناست قصه به آخر رسید, عشق طریق بقاست ( رهبر معظم و روشنا ) جمعه 16 آبان‌ماه سال 1393 23:03
    اول این ماجرا, عشق حریف فناست قصه به آخر رسید, عشق طریق بقاست ( رهبر معظم و روشنا ) *** قصه این نای و نی قصه بی انتهاست صورت هستی نگر شاهد این ماجراست گل به چمن دیده ای دانه دراین خاک بین عطر گل یاسمن ساقی بی مدعاست خیزو، بنوش جام می صورت هستی فناست آنچه دراین خانه نیست صورت اهل بقاست گل که در این خانه شد باز از این...
  • عشق پیدا نیست , پیدایی در اوست* عشق شیدا نیست , شیدایی از اوست* ( رهبر معظم و روشنا ) جمعه 16 آبان‌ماه سال 1393 01:40
    عشق پیدا نیست , پیدایی در اوست* عشق شیدا نیست , شیدایی از اوست* ( رهبر معظم و روشنا ) *** عشق * اقراء بسم رب کبریاست* عشق * آغاز تمام جلوه هاست* عشق بحر است* عشق ساحل،* عشق موج* عشق خاک است* عشق صحرا،* عشق فوج* عشق معنا* جمله صورتها از اوست* عشق دریا* جمله ماهیها در اوست* عشق ابر است* عشق باران عشق شط* عشق آب است* عشق...
  • تا گریه کند چشم و دلم اشک بنوشد غیر از رخ تو، روح وتنم جامه نپوشد ( رهبر معظم و روشنا ) پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1393 02:58
    تا گریه کند چشم و دلم اشک بنوشد غیر از رخ تو، روح وتنم جامه نپوشد ( رهبر معظم و روشنا ) *** رفت از بر من، آنکه، مرا روح و روان است آهی، به دلم ماندو " رخ "ام، "اشک "کشان است او چشم ودلم گشت و ، "رخ"ا ش، مهر نهان است او دلبر من گشت و، "دل"ا ش، صورت جان است تا گریه کند چشم و دلم...
  • حاکمان جهل و کین ، ای قاصبان ملک و دین دشمن آزادگان، ای دین فروشان بس کنید سه‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1393 02:07
    حاکمان جهل و کین ، ای قاصبان ملک و دین دشمن آزادگان، ای دین فروشان بس کنید ( رهبر معظم و روشنا ) *** حاکمان جهل و کین ، ای قاصبان ملک و دین دشمن آزادگان، ای دین فروشان بس کنید ای برادر ، خواهرم, فرزند پاک و نازنین چشم پوشی بر سفیهان، ای عزیزان بس کنید آتش اندر سبزه زاران، تیر بر آزادگان بر برادر خواهران ای نیزه داران...
  • گفت تو یی گواه من , مالک تخت و جاه من خوش بنشین به گاه من , کلمه ذکر و باب داد ) رهبر معظم و روشنا ) یکشنبه 11 آبان‌ماه سال 1393 10:40
    گفت تو یی گواه من , مالک تخت و جاه من خوش بنشین به گاه من , کلمه ذکر و باب داد ) رهبر معظم و روشنا ) *** حجره نشین خاک و خون سجده زد و سلام داد سر ز حجاب در کشید جام می و شراب داد هر که سلام بر تو کرد غنچه شدو، شکوفه شد هر که ز تو شکوفه شد محمل او گلاب داد چشم و دلش ، پر آب شد مهر تواش، مراد شد مرغ دل اش ترانه کرد...