من قبله ام میخانه است هی باده می نوشم, بیا313-048

من قبله ام میخانه است

هی باده می نوشم, بیا

***

 

در بازکن،

ای ساقیا

ای ساقی جانم

 بیا

 دل ,

باده نوش جان شده

ای جان جانانم

 بیا

من خواب و

بیدارم، بیا

مدهوش و

هوشیارم، بیا

عشقم  بده،

شورم بده

ای جام پنهانم  

 بیا

من عشق

می بویم بیا

من شور

می جویم بیا

یوسف در این

کویم بیا

فرهاد این

کوهم بیا

من عاشق

روی تو ام

بی دین و

آئین ام

 بیا

من دل ز  لا

 وا داده ام

 دل را به الا

 داده ام

 من کوس رسوایی زنم

رسوا تر از بیش ام

بیا

گر زاهدان

لعنم کنند

هر گز

نیندیشم بیا

گر عاقلان

تیغم زنند

از عاقلان

بیش ام

بیا

گر عارفان

نیشم زنند

با عارفان

خویشم بیا

گر جنگ فقر و

اغنیاست

نی شاه و

درویش ام بیا

من کافر و

مومن نیم

من خویش

بی خویش ام بیا

بر منبر و

بر گنبدان

در عشق اندیشم

بیا

در مسجد و

در خانقاه

من سجده در خویشم

بیا

من قبله ام

میخانه است

هی باده

می نوشم بیا

من بی قبا و

جامه ام

من زهد

نفرو شم بیا

من شاهد و

فرزانه ام

شوری فراهوش ام

بیا

من روشنای عالمم

در عشق

می جوشم بیا

 

***

ناصر طاهری بشرویه... روشنا

Search  rroshanaa  on google.com

rroshanaa@gmail.com

 

http://s3.picofile.com/file/7965776234/313_48.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8119163026/313_048.jpg

 

لب به لب عشق نهاده دلم 313-02

لب به لب عشق نهاده دلم

***

فرش زمین بین

که چه غوغا شده

چهره جوان کرده رخ اش

ماه و دل آرا شده   

دشت ودمن بین

که ز دامان کوه

رقص کنان

پای کشان ،

تا لب دریا شده

سبزه و نی بین

که به دامان باغ

گل به سر و مل به بر است

واله وشیدا شده

عطر گل و

سنبل و ریحانه بین

کز نفسش،

بلبل این خانه

چه شیوا شده

برگ و گل و

ساقه و آن ریشه بین

در طلب مهر

چنین "غرق تمنا"  شده

مهد زمین بین،

که به خورشید و ماه

روز و شبان،

خشک و تر است

 ساحل و دریا شده

عهد زمان بین

که ز حور و پری

عشق نهان کرده

 یکی آدم و حوا شده

کون و مکان بین

ز عدم تا به دم

بر قلم افتاده و

بر گنبد مینا شده

مطرب جان بین که

به هر نای و نی،

صور،

بپا کرده و

رامشگر  جانها شده

ساقی جان بین که

ز یک جام عشق

عقل ،

به می رانده

زهی

قدسی و طوبا شده

عشق, خدا وند دل و ,

دلبر است

نفخه او در نفسم

عیسی و یحیا شده

لب به لب عشق

نهاده دلم

در نفسم بی نفسی

زنده و احیا شده

چشمه زمزم

نفس ام ، دم به دم

شرحه تسنیم دلم

آیت  گویا شده

همدم من گشته,

 دلم روشنا

 هر نفسی، طور دلم

واژه و معنا شده

 

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

rroshanaa@gmail.com

search rroshanaa  on google

 

http://s1.picofile.com/file/7905543545/313_2.jpg

http://s5.picofile.com/file/8118974900/313_02.jpg

 

پرده های شرم گیرید, عشق را عریان کنید 313-012

پرده های شرم گیرید,

عشق را عریان کنید

     ناصر طاهری بشرویه ... روشنا 313-012

***

عاشقان ،

ای عاشقان

دل را عروس جان کنید

کلبه دل را،

گشوده

محفل جانان کنید

ذره ،

از مهرش بگیرید

کلبه،

نورافشان کنید

یک نفس

از شوق رویش

کلبه بی احزان کنید

باده از چشمان مستش

چشم را

میهمان کنید

قطره های گرم مهر اش

ابر دل

باران کنید

زان نسیم مهربانی

مهر در  ،

انبان کنید

بلبل کاشانه را شاد و

غمش، درمان کنید

بارش باران عشق و

آگهی در جان کنید

مرغ دل،

دردی کش اشک و

لب اش خندان کنید

جامهای عشق،

گیرید

روی بر

مستان،کنید

جام می،

برلب گذارید

رقص در دستان کنید

جملگی ،

در عشق  آیید

عشق را

فرمان کنید

جامه های عشق،

پوشید

عشق را،

انسان  کنید

با تنفس های عاشق

عقل را حیران کنید

پرده های شرم گیرید

عشق را عریان کنید

بوسه های عشق بر لب

عاشقان عرفان کنید

عاشقان , شور خدایید

روشنا ،

اعلان کنید

 

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

rroshanaa@gmail.com

search rroshanaa   on google

http://s1.picofile.com/file/7927122468/313_12.jpg

http://s5.picofile.com/file/8118838150/313_012.jpg

 

این جهان شمع و چو پروانه فراوان دارد 313-018

این جهان شمع و چو پروانه

فراوان دارد


***

ای خوش آندم

من از این محفل بیگانه روم

مطرب عشق شوم ،

آگه و فرزانه روم

پر پرواز ندارم ،

بروم تا بر دوست

ساقیا باده بده،

تا که به پیمانه روم

عاشق ورند و

خراباتی ودیوانه شوم

همچو پروانه دلان،

بی سر و سامانه روم

من که هر روز،

به میخانه روم در پی مست

در کش آن باده به جان،

تا پی جانانه روم

چند روزیست که ساقی

می نابم بدهد

خواهم آن می، که

 برد هوش،

چو دیوانه روم

عطر گل ، از دل خاکی،

به سماوات برفت

خوشم آن دم که

دمی

در بر جانانه روم

همه تن چشم شوم

شاهد و فرزانه شوم

جامه و تن برهانم ،

ره افسانه روم

هر که

مدهوش می است ،

ره به خرابات برد

من که مدهوش توام ،

راه مسیحانه روم

این جهان ،

شمع و

چو پروانه،

 فراوان دارد

شمع جانانه تویی ،

من به تو پروانه روم

شاهد عشق شدم ،

پرده اسرار نماند

قلم و خامه شوم

هدهد فرزانه روم

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

rroshanaa@gmail.com

search rroshanaa on google.com

http://s3.picofile.com/file/7933945478/313_18.jpg

http://s5.picofile.com/file/8118591500/313_018.jpg

 

ملائک , جمله پیغمبر تویی , تو 313-08

ملائک , جمله پیغمبر

تویی , تو

***

 

ز تو جانان من

عشقیست  بر  دل

که نورش گشته  هر دم

شمع  محفل

نگردم یک  دمی

زان   عشق  غافل

که بی نورش

نمی ماند ،

مرا دل

دل و هم جان و جانانم

تویی تو

غم و هم درد و

درمانم تویی تو

مرا در روز خورشیدی

به شب ماه

دلم مهر تو جوید

گاه و بی گاه

مرا پیدا و پنهانم

تو یی تو

سبا و هم سلیمانم

تویی تو

مرا بلبل مخوان

بلبل تویی تو

ز من " پر"  وا مدار

پروانه ای تو

مرا در کوی تو

نامی نباشد

بجز بام تو

اندامی نباشد

مراجز کوی تو

آب و گلی نیست

بجز شمع و گل تو

محفلی نیست

مرا عشق تو

میدارد به کارم

بجز عشق تو

هیچ است روزگارم

بجز در چشم تو

منزل ندارم

چگونه یک نفس

بی تو بر آرم

مرا جز ماه تو

سالی نباشد

بجز حال تو

احوالی نباشد

مرا جز وصف

تو اوصاف" لا" شد

چو خود را در تو دیدم

" خود" خدا شد

خدا گشتم

"خود"م را سر بریدم

خودم را

بار دیگر آفریدم

نگه بر خود چو کردم

نور دیدم

همه اطراف خود را

حور دیدم

همی دیدم که زان پس

من نمیرم

به حال لم" یلد یولد"

اسیرم

به سر گفتم

چه افتادی در این خاک

حساب جامه  داری

از تو شد پاک

کنون من عیسی ام

تو جبرییلی

دمی از من بگیر

تا عرش گیری

بیا فرش سلیمانی

تویی تو

بیا آن غول دیوانی

تویی تو

بیا  حضرت تویی

آدم تویی تو

ملایک

جمله پیغمبر

تویی تو

بیا روح القدس

روح الامین تو

بیا ابلیس و

شیطان زمین تو

بیا آن سید ساجد

تویی تو

بیا هم پیر و هم قائد

تویی تو

بیا ای" اولین انبیا" تو

بیا ای" آخرین مرسلان" تو

بیا ای مومنان

در انتظارت

بیا ای جاهلان

آتش بیارت

بیا" پیغمبری"

پیشه ی تو گشته

که عشق و آگهی

ریشه ی تو گشته

بیا بار دگر

پیغمبری کن

همه پیغمبران را

سروری کن

 

ناصر طاهری بشرویه

(روشنا)

پیامبر عشق و آگاهی

Search  rroshanaa  on google

 

 

http://s4.picofile.com/file/7920220000/313_8.jpg

 

ناصر طاهری بشرویه ... روشنا 313-08 

http://s5.picofile.com/file/8118435342/313_08.jpg

http://s5.picofile.com/file/8118474434/313_008.jpg