بی عشق به هر کجا روی آن قفس است* 313-89

بی عشق به هر کجا روی

آن قفس است*

***

ای مردم روزگار ما،*

 باز آرید*

یک لحظه *،

شکار خود*

 به بازار آرید*

آن "من" که*

 شکار کرده اید

 در عالم*

یک لحظه،*

کنار

 خود "بی من"*

 آرید*

هان:

 آن خود "بی من"*

 نه غمین است و

 نه شاد*

نی صاحب مکتب است و*

 نی دین و سواد*

نی کافر و زاهد است و*

 نی فسق و فساد*

در دامن بستریست*

 خوش طین و نهاد*

نی در پی جنگ و اشتر و*

 فیل و سوار*

نی عاشق تسبیح *

 و شهادت و

پی استغفار*

نی بمب اتم شناسد و*

نی دینار*

نی قلب پر از کینه و*

نی دشمن و یار*

هان :

آن خود "بی من"*

همه تن *

خود، چشم است*

مهریست که در محبت و*

در خشم است*

با چشم زمین و آسمان*

همچشم است *

او چشمه نور است و*

 به چشمت،

 چشم است*

نوریست که بر گوش و*

 دهانت چشم است*

بر چشم گل و چشم نگارت*

چشم است*

نور یست که در آتش و*

نفت و پشم است*

در عقل و نفس گردد و*

هر دم  چشم است*

تو زنده در آن دمی که*

بی خشم شوی*

هوشیار در آن دمی*

که چون چشم شوی*

آن قصه مردن تو، *

چون زنده شدن*

هان:

مرده و زنده ای که*

چون چشم شوی*

چون مرده شدی ،*

خود همه تن،*

چشم شدی*

چون چشم شدی،*

زنده و بی خشم شدی*

هان:

زنده و مردن تو ،*

خود، یکنفس است*

چون نفس شدی،*

خود، همه تن ،*

چشم شدی.*

هان خیز و *

به نفس خود در آ،*

عاشق شو*

از دین محمد و مسیح،

فارغ شو*

الله یحول بین مرء و قلبت*

با دم شو و  

ز اغلال عنق،

 فارق شو*

فرقان و فریق زندگانی،*

هوس است*

قرآن و طریق آسمانی،*

نفس است*

از فرق در آ و

در قرین همدم شو*

بی عشق به هر کجا روی*

 آن قفس است*

هان:

  عشق، قرین و همدم و*

قرآن است*

آیات کتاب آن حکیم*

برهان است*

برهان حکیم ،*

عشق و آرامش جان*

بی عشق ،جهان، *

 چون یکی فرقان است*

ناصر طاهری بشرویه...روشنا*

پیامبر عشق و آگاهی*

1/7/90    *

http://rroshanaa.persianblog.ir

rroshanaa@gmail.com

search “rroshanaa” in “google.com”

http://s2.picofile.com/file/8100553376/313_89.jpg

 

 

 

بی عشق به هر کجا روی

آن قفس است*

شاغوله میزانم , من عشق ام و ایمان ام 313-88


شاغوله میزانم ,

من عشق ام و ایمان ام

***

حال آمد و حال آمد*

دل نزد نگار آمد*

یار آمد و یار آمد*

آن عشق سوار آمد*

دی وقت شکار آمد*

با ایل و تبار آمد*

پر شور و هوار آمد*

با اسب و سوار آمد*

گفتا که شکارم کن*

بر دیده سوارم کن*

یک دیده حلالم کن*

دزدیده به کارم کن*

یک دیده بر اوکردم*

صد دیده مرا طی شد*

با دیده بگردیدم*

هر روز مرا دی شد*

یک عمر ، به دی کردم*

هی، های به هی کردم*

در نایم و نی کردم*

نالیدم و طی کردم*

نی، وقت سوارم شد*

نی، دیده حلالم شد*

نی، برده به کارم شد*

نی ،بخت، شمارم شد*

عمریست،  سر کارم*

دزدیده سری دارم*

یا قصه به سر دارم*

یا غصه به بر دارم*

عمریست، به بازارم*

با عشق، به پیکارم*

از علم ، طلبکارم*

بر عقل ،بدهکارم*

دزدیده سرم،*

 منگ است*

با عشق،*

 به نیرنگ است*

یک روز ،*

به سامان است*

روزی دگر،*

 او ، لنگ است*

یک روز، پی پولم*

یک روز، پی غولم*

نی ،پول و نوا بویم*

نی ،غول و هوا جویم*

من ،در پی شاغولم*

کی، بنده منقولم*

نی ،سرور آن غولم*

نی، بنده هر پولم*

نی، پول به بارم کن*

نی، غول سوارم کن*

بی ایل و تبارم کن*

این حال، به کارم کن*

آن غول منم،*

 پس کن*

منقول منم ،*

بس کن*

کین عشق، مرا*

 غول است*

وین عشق، *

چو شاغول است*

شاغوله میزانم،*

من عشقم و

ایمانم*

هم موسی عمرانم*

هم عیسی نصرانم*

در سینه، سری دارم*

ز احمد،خبری دارم*

لا  حول و لا قوه*

شمس وقمری دارم*

ناصر طاهری بشرویه ... روشنا**

پیامبر عشق و آگاهی**

1/7/90

*http://rroshanaa2.persianblog.ir

*rroshanaa@gmail.com

* search “rroshanaa” in “google.com”

http://up5.iranblog.com/images/tynl2x0zpzsa56fwcffy.jpg

http://up5.iranblog.com/images/78972460864968010282.jpg

http://up5.iranblog.com/images/86921167681189551985.jpg

http://s3.picofile.com/file/8100434950/313_88.jpg

 


عشق جانانه شوی ، کاتب فرزانه شوی 313-87


عشق جانانه شوی ،

کاتب فرزانه شوی


***

وقت آنست که*

بر ظلمت شب نور افتد*

صبحدم گردد و*

آفاق  فلک شور افتد*

وقت آنست که*

تر دامن گل چاک شود*

طرفه دامن گل*

بر دل مهجور افتد*

نفس باد صبا*

در نی و شیپور زند*

دم عیسایی ما*

بر کرو هم کور افتد*

وقت آنست که*

دیوانه ز شهر دور شود*

مفتی شهر پی*

دانه انگور افتد*

کافر جاهل وسرگشته*

چو حنانه شود*

مومن عاشق و دلبسته*

به مور مور افتد*

ساقی میکده،*

 ساغر،

می دردانه کند*

عاقل و عالم پرغبغبه*

معذور افتد*

عارف و پیر خرابات*

مسیحانه شود*

مسجد و صومعه و دیر*

چو محذور افتد*

زاهد و مدعی شرع*

سر و سینه زند*

عاقبت،

گشته چو "بوجهل" و*

به منفور افتد*

وقت آنست که*

از "قبله گه" حق و یقین*

عشق و فرزانگی،*

 درجام می و *

شور افتد*

دیر و میخانه یکی*

*کعبه و بتخانه یکی*

عاشق حق شوی و*

چشم تو بر نور افتد*

عشق جانانه شوی*

کاتب فرزانه شوی*

شاهد خود شوی و*

عشق ، تو را حور افتد*

حور این روضه شوی*

صاحب فیروزه شوی*

طائر ملک یقین*

قلب تو پر نور افتد*

وقت آنست  که*

در قاطبه ملکت و دین*

"روشنا" آید و*

 این واقعه منصور افتد*

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا*

پیامبر عشق و آگاهی*

16/6/90

Search  rroshanaa  on google.com

http://s4.picofile.com/file/7806400107/roshanarohani.jpg

 

http://s4.picofile.com/file/7806428595/rohani92.jpg

.

http://rroshanaa2.persianblog.ir

rroshanaa@gmail.com*

http://s4.picofile.com/file/8100186584/313_87.jpg

 


عشق نوش و عشق نوشان نی دریغ 313-86

عشق نوش و عشق نوشان

نی دریغ


***

ای درون چاه ما ،*

چاه شما*

خلوت ما*

آرزوهای شما*

بستر ما*

خاک طوبای شما*

یوسف ما ،*

با زلیخای شما*

بوسه و آغوش و

گرمای شما

شهوت ما*

آب جویای شما*

در درون خاک ما*

آب شما*

شیره ما*

خامه ناب شما*

شربت انگور ما*

باب شما*

راحت الحلقوم و*

عناب شما*

ای به زیر پای ما ،*

سقف شما*

بر لب هر بام ما ،*

برف شما*

ثروت دنیای ما،*

وقف شما*

ورد ما و حرف ما ،*

وصف شما*

آری : اندر کاه ما،*

کاه شما*

کاهگل ما*

با گل و کاه شما*

کلبه ما ،*

بر سر راه شما*

ماه ما و ماه شب ،*

ماه شما*

بس ،درون قهر ما،*

قهر شما*

شور و شادیهای ما ،*

شهر شما*

بارش باران ما ،*

نهر شما*

خسروی شیرین ما ،*

بهر شما*

هان: درون جان ما*

جان شما*

خنده ما ،*

خندد از خوان  شما*

بنده ما *

تحت فرمان شما*

ناله ما*

نالد از خان شما*

اندرون نای ما*

نای شما*

نفخه ما*

سور  "درنا"ی شما*

نغمه ما*

شور "سرنا"ی شما*

موسی ما *

طور سینای شما*

ای به کوه قاف ما*

جای شما*

قد قد ما*

مرغ عنقای شما*

هد هد ما*

جام صهبای شما*

قل قل ما*

صبح فردای شما*

گنبد ما ،*

چون کلیسای شما*

عابد ما ،*

همچو ترسای شما*

منجی ما *

بر چلیپای شما*

مصطفای ما ،*

چو عیسای شما*

از چه با خود*

قهر و دعوا میکنید!*

از چه با خود *

جهل سودا میکنید!*

ای رفیق نا زنین *

ما خود، تو ایم*

از چه باخود*

حیله بر پا میکنید!*

عشق آگاه است،*

"آگه" شو، رفیق*

عشق خرگاه است*

"خرقه" کن حریق*

عشق ،

ساقی است و باقی ،*

چون "عقیق"*

عشق نوش و

عشق نوشان*

نی "دریغ"*

ناصر طاهری بشرویه...روشنا*

پیامبر عشق و آگاهی*

12/6/90*

Search  rroshanaa  on google.com

*http://rroshanaa.persianblog.ir

rroshanaa@gmail.com*

http://s4.picofile.com/file/8100182768/313_86.jpg

 


عشق بوسید وز لب او ، دل اولوالالباب شد 313-85

عشق بوسید وز لب او ،

دل اولوالالباب شد

***

عارفا ،

کی قلب تو

دمساز شد

عشق ،

آهی بر دلم زد

دم به دم

آغاز شد

دلربا،

کی، آن رخت

هفت رنگ شد*

عشق ،

بر چشم و دل و،*

رخسار من،

اورنگ شد*

دلبرا،

کی نرگست مستانه شد*

عشق ،

در دشت رخ من ،*

آهویی یکدانه  شد*

مه لقا،

کی قرص رویت

ماه شد*

عشق  در قلبم  نشست و،*

با رخ ام همراه شد*

مشفقا،

کی سینه از غم پاک شد*

عشق بارید و

غم از مهرآب او

در خاک شد

حالیا،

کی ، حال و رویت،

شاد شد*

عشق  خندید و دلم،*

از فکر و غم

آزاد شد*

مطربا،

کی،  گیسوانت تاب شد*

عشق چون لولی وشی*

بر شانه هایم،

خواب شد

قاصدا

کی، مرغ شب،

افسانه شد*

عشق،

مرغ شب شد و *

شب ، قصه اش

  افسانه شد*

عاشقا

"مجنون"،

ترا کی نام  شد*

عشق قلبم را ربود و*

عقل ،بی اندام

شد*

دلبرا*

کی کوی تو پر راز شد*

عشق آمد کوی دل ،

بنشست و*

در آواز شد،*

ساقیا،

کی،

باده ه ات  ،

رندانه شد*

عشق ،

بر عقلم زد و،*

دل ،

ساغر و،

پیمانه شد*

ربنا

لعل لبت ،*

کی باب شد*

عشق بوسید و  لب اش*

دل را اولوالالباب شد*

روشنا،

کی،

حال تو ،

جانانه شد*

عشق ، قلبم را دم و*

دم،

"روشنا"

فرزانه شد*

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا*

پیامبر عشق و آگاهی*

1/5/90

*http://rroshanaa2.persianblog.ir

*search rroshanaa on google

*rroshanaa@gmail.com

http://s3.picofile.com/file/7404658816/%D8%A2%D8%A8.jpg

http://s3.picofile.com/file/7404658923/%D8%A2%D8%A8_%D8%B4%D8%AF.jpg

http://s4.picofile.com/file/8100130826/313_85.jpg