"دم"ت عشق و "دل" ت عشق و " تن"ت عشق همه ذرات عالم عشق بینی* 313-07

"دم"ت عشق و "دل" ت عشق و " تن"ت عشق

همه ذرات عالم عشق بینی*

 

***

بهوش،

 هان! ای پسر،

عمرت به سر شد*

تو را، روز و شبت

دائم هدر شد*

به دل آهی بزن،

دل در به در شد*

گهی گوش و

گهی سر،

گه بصر شد*

خرابات دلت،

یکدم سفر کن*

شراب عشق نوش و

لب تو تر کن

شهی

 بنشسته در محضر

نظر کن

نظر پوشان صاحب دل

خبرکن*

"خراباتیست دردل ،

 های و هو کن"*

"لبی بر می بزن ،

 دل زیر و رو کن"*

بیا ای عالم،

از علمت سفر کن*

بیا زاهد، تو

از زهدت حذر کن*

بیا عارف،

ردای پیر در کن*

بیا عاقل،

لبی از عشق تر کن*

"خراباتیست در دل ،

 های و هو کن"*

"لبی بر می بزن ،

 دل زیر و رو  کن"*

بیا کافر،تو

ازکیفر نیاندیش*

بیا مومن ، تو

دل را هی نکن ریش*

بیا عابد،

کجا هی در پس و پیش*

بیا ای پیر،

تا کی منتر خویش *

بیا در عشق

دنیا را سفر  کن

بیا در عشق

عقبا را حضر کن

بیا در عشق

عنقا را نظر کن

بیا در عشق

معنا مختصر کن

"خراباتیست در دل ،

 های و هو کن"*

"لبی بر می بزن ،

 دل زیر و رو کن"*

بیا ای شور،

درعشرت اسیری*

بیا ای سور،

خود محنت پذیری*

بیا منصور،

نصرت را حصیری*

بیا معشوق،

در عاشق نمیری*

جمال عشق،

کی!

 تن را رها کرد!*

تو را دلبر شد و

 هم سر عطا کرد*

تو کی آگه شدی،

او خود ندا کرد*

قلم را جوهر و

صورت به پا کرد*

"خراباتیست در دل

 های و هو کن"*

"لبی بر می بزن

 دل زیر و رو  کن"*

جمال عشق را

گر خود  توبینی*

ز خود وا می رهی

خود را نبینی*

"دم"ت عشق و

 "دل" ت عشق و

" تن"ت عشق*

همه ذرات عالم

عشق بینی*

خرابات دل تو،

جمله حور است*

همان جا

 وادی قدسی و

نور است*

دلت موسا و

عیسا ومحمد*

تو را سیمرغ و

کوه قاف و طور است*

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا*

پیامبر عشق و آگاهی*

Search rroshanaa  on google

 

http://s3.picofile.com/file/7418423652/4302.jpg

http://s2.picofile.com/file/7918897525/313_7.jpg

http://s5.picofile.com/file/8131162350/313_07.jpg

 

نغمه مرغ سحر ام خامشی از تن ببرم 313-019

نغمه مرغ  سحر ام

خامشی از تن ببرم

***

مست و خمارانه

سر ام

ساقی ام و می به

"بر" ام

مطرب عشق ام

خبر ام

شور به دلها ،

ببرم

عاشق و

مستانه سر ام

بلبل و

 پروانه پر ام

ماه شب ام،

رهگذر ام

نور ز دل ها

 بخرم

هوشم و

اهل بصر ام

هد هد خوش بال و

 پر ام

مهر سلیمان

ببرم

ملک سبا را

بخرم

سبزه و  گلدانه ،

سر ام

سنبل و

ریحان ثمرم

نای و

نی وشانه

شوم

میوه صد دانه

 برم

ابر پر از آب و

تر ام

در پی خشکی و،

بر ام

شرح گل و دانه

زنم

عطر بهارانه

برم

عارف و

رندانه سر ام

قبله به میخانه

، برم

سجده به پیمانه ،

 زنم

حال مسیحانه

برم

قدسی عقل و،

نظر ام

عشق ام و

دیوانه سر ام

آگه و

صاحب خبر ام

شوق به دلها

 ببرم

آه شب و

اشک در ام

 شمع ره و

 آب زر ام

نغمه

 مرغ  سحر ام

خامشی

 از تن ببرم

 

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

rroshanaa@gmail.com

search rroshanaa  on google.com

http://s1.picofile.com/file/7932708274/313_19.jpg

http://s5.picofile.com/file/8131007600/313_19.jpg

http://s5.picofile.com/file/8131008050/313_019.jpg

 

ما دگر عشق شدستیم خدآگانه شدیم 313-076

ما دگر عشق شدستیم

خدآگانه شدیم

***

هوی عشق آمده , او آمد ه

فرزانه شدیم

با سبو آمده

بو آمده  مستانه شدیم

پر و هم بال گسستیم

چو پروانه شدیم

شیشه عمر شکستیم

از این خانه شدیم

ما ز بتخانه گذشتیم

به خمخانه شدیم

ساقی عشق شدستیم

چو پیمانه  شدیم

مست چشمان ملستیم

خمارانه  شدیم

شاهد شور و  دم هستیم

که فرزانه شدیم

بخدا باده و هم  

ساغر و دردانه شدیم

عارف و عاشق و

مستانه و دیوانه شدیم

مطرب و باده بدستیم

صمیمانه شدیم

شافی  درد و  غم هستیم

طبیبانه شدیم

 ما سمیعیم وکلیم ایم

حکیمانه شدیم

آگه از خاک و اثیریم

ملیحانه شدیم

ما نه عقلیم و نه هوشیم

شهیدانه شدیم

به یقین ایم و خموشیم

حریفانه شدیم

همه تن مهر شدستیم

حبیبانه شدیم

اوحی قلب و دم هستیم

مسیحانه شدیم

ما دگر عشق شدستیم

خدآگانه شدبم

ز ازل بوده و هستیم

چو جانانه شدیم

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

Search rroshanaa on google.com

http://s3.picofile.com/file/7991991826/313_76.jpg

http://s5.picofile.com/file/8130887242/313_076.jpg

 

مهر او ، محراب من شد 313-017

مهر او  ، محراب  من شد



***

 

باز آمد ،

آن بهاران

نغمه بلبل شنیدم

دشت وصحرا،

پر ز گل شد

ساقی و ساغر بدیدم

های و هوی دل شنیدم

سوی یارم

پر کشیدم

دل به دلدارم بدادم

بوسه از رویش بچیدم

خاموشی

بر لب زدم من

چنگ بر زلفش کشیدم

بوسه بر لبها زدم من

چشم در چشمش تنیدم

دست بر دستش نهادم

خنده های اشک دیدم

باده شد ،آن خنده هایش

در هوای دل پریدم

حالیا ، مستانه گشتم

قفل دل را من بریدم

بال و پر،

ازهم گسستم

سوی جانان

پر کشیدم

سربه دامانش نهادم

گرمی اش،

ازجان  خریدم

قامتش را

بوسه دادم

جام مهرش

سر کشیدم

مهر او  ،

محراب  من شد

"اقرء بسم رب" شنیدم

نور او،

انوار من شد

روشنا گشتم،

پریدم

شمس این عالم شدم من

بر مهستان

سر کشیدم

ذره ای بی حد شدم من

لا الا "هو" را بدیدم

"لا"ی او

"الا"ی من شد

در "الا "

هو را بدیدم

"هو"ی او

احیای من شد

جام وحیانی چشیدم

موسی و عیسا

شدم، من

از صلیب تن رهیدم

واژه و معنا

شدم من

لوح پنهانی

رسیدم

در "الف"

با" لام و  میم ام

انک

"یا " "سین"

شنیدم

هوی او

"حا " "میم" من شد

والذی انزل بدیدم

صیحه قلبم شنیدم

"صاد" ذی ذکر، آ فریدم

صور ،در " را"یم دمیدم

طورسینین ام بچیدم

تلک، آیات خدا شد

در یقین, یحیا شنیدم

من  کنون

با "یا"و "سین" ام

کاتب" علم الیقین" ام

سر " وحی" و  اصل دینم

شاهد  "عین الیقین" ام

در  زمان  و در زمین ام

روشنا،

حق الیقین ام

 

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

rroshanaa@gmail.com

search  rroshanaa  on google.com

http://s4.picofile.com/file/7931457418/313_17.jpg

http://s5.picofile.com/file/8130692068/313_017.jpg

 


*عاشق شدم دوباره *عاشق شدن، "بهاره" 313-084

*عاشق شدم دوباره

*عاشق شدن، "بهاره"


***

*دویدم و دویدم ،

*رو تپه ها پریدم

*هر جا بلندی دیدم،

*تو حفره ها پاشیدم

*دویدم و دویدم،

*به آتیشا رسیدم

*رو آتیشا پریدم،

*رو شعله ،

آب پاشیدم

*دویدم و دویدم

*به دریا ها رسیدم

*میون آب پریدم،

*آبو یه جا  بلعیدم

*دویدم و دویدم ،

*به سبزه ها رسیدم

*تموم سبزه ها رو

*بیخ و بن اش بریدم

*دویدم و دویدم

*به جنگلا رسیدم

*درخت و جنگلارو

*یکی ،یکی بریدم

*دویدم و دویدم ،

*تو بیشه ها  خزیدم

*بسی درنده دیدم،

*گوش و سرش بریدم

*دویدم و دویدم

*به حیوونا پریدم

*با آدما تنیدم

*سراشونو  بریدم

*پریدم و پریدم

*ماه و ستاره دیدم

*ماه و ستاره ها رو،

*از آسمونا چیدم

*پریدم و پریدم

*به کهکشون رسیدم

*کرات کهکشون رو

*ازاون بالاها چیدم

*دویدم و دویدم

*دیگه چیزی ندیدم

*"فکر نکنین اینا رو

*با کینه سر بریدم

*اونارو،

راضی کردم

*با دلنوازی کردم

*عاشق بودم بدونم

*چرا زنده بمونم"

*اونجا سرک کشیدم

*اینجا الک کشیدم

*دیدم که پا ندارم

*یه ذره نا ندارم

*نه سر دارم،

نه سینه

*تو دستام،

 یه "زمینه"

*زمینو آبش کردم

*اونو سرابش کردم

*دیدم که دست ندارم

 *یه حوری ام  ، بیدارم

*خودمو ،تو نورا دیدم

*به سر تا پام خندیدم

*عاشق شدم دوباره

*عاشق شدن، "بهاره"

*حالا چشامو می بندم

*نگی، که خالی بندم

*نوره میاد سراغم

*مکث میکنه دماغم

*نورو، تو قاب میگیرم

*قابو ،حباب می گیرم

*قابه، پر از نور میشه

*هی، نوره،

پر نور میشه

*باز نوره،

پر شور میشه

*باز همه چیز،

جور میشه

*همه رو،

تو قاب می بینم

*نه خواب،

که ناب می بینم

*بلند میشم دو باره

*میخوام بگم ،یه چاره

*آخه،

اینجام بهاره

*ولی فایده نداره

*بهار سبز ایرون

*همه آدماش، تو زندون

*زندونه در نداره

*زندونباناش، بیکاره

*زندونیاش، یه باره

*منتظر بهاره

*بهار شاد و خندون

*دیگه کسی رو نرنجون

*پلیسا،  تو خیابون

*چماقا، تو دستتون

*خواهرتو ،نترسون

*آخر،

 میشی پشیمون

*ای حاجی ولنگون

*دست بردارین،

از ایمون

*پا نذارین ،تو ایوون

*سر نکنین تو تمبون

*تو رو خدا ،

رییس جون  ،

*دست بردار،

 از این ایرون

*بسه ،دیگه

  نسوزون

*مارو،

 اینقد، نجزٌون

*عاشق بشو دوباره

*یه بار ، فایده نداره

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

2/5/90

Search  rroshanaa  on google.com

rroshanaa@gmail.com

http://s3.picofile.com/file/7696837739/1392.jpg

http://s4.picofile.com/file/7999921177/313_84.jpg

http://s4.picofile.com/file/7999961612/313_084.jpg

http://s5.picofile.com/file/8130360118/313_0084.jpg