(هر" بوسه"، لبی دارد)

(هر" بوسه"،  لبی دارد)

 

بر سجده گه عالم

هر بوسه،

لبی دارد

از لب

چو گذر کردم

جز بوسه،

ندیدم من

بر بوسه،

نفس دیدم

بر نفس،

هوس دیدم

بر آتش و آب و باد

جز هوی،

ندیدم من

آن نفس ،

که گرما بود

بر گوش و سرم بارید

در بارش هر نفسی

جز شور،

ندیدم من

شوریده،

گذر کردم

بر یار،

نظر کردم

چون نیک نظر کردم

جز یار،

ندیدم من

یارم،

همه مستان بود

در باغ و گلستان بود

در باغ و گلستان هم

جز شور،

ندیدم من

خورشید فلک،

گر چه،

مهر همه عالم بود

ذرات همه عالم

جز ماه ،

ندیدم من

مهرش،

به دلم تابید

دل،

آیینه ام گردید

در آیینه،

بنشستم

جز دوست،

ندیدم من

دل،

صورت یارم بود

ماه شب تارم بود

مهتابی این شبها،

تا روز،

کشیدم من

دل،

عاشق وشیدا بود

دل،

روشنک ما بود

بر روشنک این دل

هی،

بوسه کشیدم من

 

 

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

rroshanaa@gmail.com

http://rroshanaa.persianblog.ir

http://rroshanaa.mihanblog.com

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد