تا نمانی تلخ شور آغاز کن 313-28

چونکه شور عشق،

 گیرد لامکان

***

 

ای که عاشق گشته ای،*

آن عشق چیست*

عشق در جان تو،*

نور منجلی ست*

آنکه عاشق شد، ز کویت*

عشق بود*

چونکه عشق آمد،

 تو را عاشق نمود*

عشق آمد ،

 در دلت،

محجوب گشت*

نور  او، بر جان تو*

محبوب  گشت*

در حقیقت،

عشق تنزیل خداست*

چشمه وحی است و،

سر انبیاست*

موسی و عیسی و احمد،

نام اوست*

"لم یکن له کفواً" و ،*

 واحد، هم اوست*

چشم خود بر هم زنی،

آید به دید*

"روشنا" می آیدت،

هر دم پدید*

عشق نور است و

در او کم جو  زمان*

عشق حور است و

مجو، او را مکان*

چون اراده  کرد عقلت،

تو ر ساخت*

هان، اراده  کرد قلبت،

نور ساخت*

عشق از امر"خود" آیی*

شد پدید*

بیش  از  امر  او ،

نبودی هیچ کید*

جمله صورتهای ما ،

رخسار  اوست*

وین هیولاهای ما،

زلفی از اوست*

هرچه پیدا  شد،

فروغ عشق بود*

عقل قدسی ، خود،

 بلوغ عشق

  بود*

ای بشر،

 برخیز،

عشقی ساز کن*

تا نمانی تلخ،

شور آغاز کن*

چونکه،

 شور عشق،

گیرد، لامکان*

جسم و  جانت می رود،*

در لا زمان*

لازمان و لامکان،*

پیدا تویی*

لم "یلد یولد" تویی*

یحیا تویی*

جنگ عیسا و محمد*

کن رها*

غلغل نفست بزن*

در خود در آ*

جمله سر انبیا*

عشق است و بس*

هان:

خدا عشق است *

نی، زاری به کس*

انبیا دیدند خود را *

در خدا*

خود، خدا گشتند و*

گفتند مرحبا*

مرحبا بر*

آن سرشت اولین*

مرحبا بر این بهشت

آخرین

مرحبا بر*

خالق عرش و زمین*

بر جلال و بر جمالش*

آفرین*

مرحبا گویان* 

صفات خویش را*

بر شمردند و*

شدند از انبیا*

گر تو بینی خویش را*

بینی خدا*

بشنوی یاسین و*

گردی زانبیا*

 

 

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا*

پیامبر عشق و آگاهی*

 

*rroshanaa@gmail.com

Search rroshanaa on google.com

 

http://s2.picofile.com/file/7942729030/313_28.jpg

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد