جوهر عشقی و حق را، مظهری و منجل آیی 313-043

جوهر عشقی و حق را،

مظهری و منجل آیی


****

"دانه "ای ،

رو" ریشه" ای شو*

تا ، تو از خاکت، در آیی،*

"ریشه" ای ،

رو ، "ساقه" ای شو*

تا که میوه در بر آیی

"میوه" ای،

،رو "شیره" ای شو*

تا  به جام و ساغر  آیی*

"شیره "ای،

رو "خامه"ای شو*

تا به شهد و شکر آیی*

"خامه" ای،

رو "جامد"ی شو*

تا نگین و اختر آیی*

"جامدی"،

رو "مایعی" شو*

تا به هر منظر در آیی*

"مایع" ای

رو "حالتی" شو*

تا سرای دیگر آیی*

"حالتی"

رو  صفوتی شو*

تا به صور  انور آیی*

صور را ،

در "صیرتی" تو*

خود به صورت ،

 "دلبر" آیی*

"دلبر"ی،

خود " دلبری" شو*

تا که

با هر "دلبر" آیی*

دلبر من،

"عاشقی" کن*

تا که بر عاشق ،

  سر آیی*

"عاشقانه،

ترک غم کن*

"عشق" ، گردی

"ناگه" آیی*

ناگهان،

گردی تو "آگه"*

 همچو "عشقی  آگه"،

آیی*

ای تو آگه،

"واژه" گردی*

 " با قلم با جوهر آیی*

" جوهر عشقی و حق را،*

مظهری و  منجل،

 آیی*

"این سری"

رو

"آن سری" شو*

تا در آن سر، 

محشر آیی*

عیسی و احمد

 شوی تو*

"روشنا"ی دیگر

 آیی*

 

***

نا صر طاهری بشرویه... روشنا *

پیامبر عشق و آگاهی*

Search rroshanaa  on google

http://s1.picofile.com/file/7957545478/313_43.jpg

http://s5.picofile.com/file/8119986784/313_043.jpg

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد