خورشید رویش بردمید, عقل از سرم پروانه شد چشمش به چشم من جهید, قلب و دلم مستانه شد ( رهبر معظم و روشنا )

خورشید رویش بردمید, عقل از سرم پروانه شد

چشمش به چشم من جهید, قلب و دلم مستانه شد

( رهبر معظم و روشنا )

 

 

***

ای عاشقان،

ای عاشقان

فصل مـی و

میـخانه شد

ای عارفان،

ای عارفان

این خانقه،

بتخانه شد

خورشید رویش

بردمید

عقل از سرم،

پروانه شد

چشمش

به چشم من جهید

قلب و دلم،

مستانه شد

ای عاقلان،

ای عاقلان

علم با عمل ،

بیگانه شد

ای زاهدان،

ای زاهدان

زهد و ریا،

از خانه شد

آتشکده روشن کنید

دیر مغان،

ویرانه شد

آتش به جان و

تن زنید

پیر مغان،

در خانه شد

شیرین عذارم

سر رسید

چشم آشنا،

بیگانه شد

مهر از افق،

سر بر کشید

ویرانه ها،

سامانه شد

آن دانه ها

بر ریشه شد

این میوه ها،

بر شانه شد

در آسمان،

مهرش دمید

فرش زمین ،

جانانه شد

ای بلبلان ،

مستی کنید

گل بوته ها،

گلخانه شد

پروانه ها،

بازی کنید

شمع رخش ،

پروانه شد

ای باده ها ،

ای جامها

میخانه ها،

پر شانه شد

مطرب بزن،

ساز و نوا

کاین مه لقا،

فرزانه شد

ای عاشقان ،

شادی کنید

مهر و وفا،

پیمانه شد

پیمانه ها،

برسر کشید

ساقی،  

مه جانانه شد

***

 

 

ناصر طاهری بشرویه..روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

 

http://s3.picofile.com/file/7971356555/313_52.jpg

http://s5.picofile.com/file/8121164968/313_052.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145674900/313_0052.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg

 

 

باز امشب ،قدسیان را پرده های شرم گیرم در سرای "مریم عشق" جام وحیانی بنوشم ( رهبر معظم و روشنا )

 

باز امشب ،قدسیان را پرده های شرم گیرم

در سرای "مریم عشق" جام وحیانی بنوشم

( رهبر معظم و روشنا )

***

 

باز امشب، در هوایت*

*جامه ای روشن بپوشم

پا ،به ساحل ها گذارم*

دل ،به دریا ها فروشم*

باز امشب، پرده ها را*

از در و پیکر بگیرم*

*جملگی دروازه ها را

*با زر و زیور بپوشم

*باز امشب" پا به پای" ات

جام زرینی بچینم*

*سکه ریزم، زیر پایت

*فرش ایرانی بپوشم

*باز امشب، "سر سرای" ات

چلچراغانی بگیرم*

بامها و کوچه هارا*

*طاق نورانی بپوشم

*باز امشب، شمع و گلدان

بر سر راهت گذارم*

*بلبلان مستانه خوانند

*در "نی و نای" ام خروشم

باز امشب، ماه شب را*

از دل ظلمت بگیرم*

*پیش روی "ماه ماه" ات

*جامه ای کهتر بپوشم

باز امشب، از لبانت*

باده و ساغر بگیرم*

*چشم د ر چشمت گذارم

جرعه ای مهتر بنوشم*

باز امشب ،قدسیان را*

پرده های شرم گیرم*

در سرای "مریم عشق"*

جام وحیانی بنوشم*

باز امشب، حوریان را*

چتر گل از شاخه چینم*

جام گل بر سر گذارم*

عطر روحانی بنوشم*

*عاشقان،

 امشب کجایید

روشنا آمد،

 بیایید*

*جامهای عشق گیرید

*مطرب و ساقی،

*به هو شم

*****

 

 

*ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی*

27/4/90

Search  rroshanaa  on google.com

rroshanaa@gmail.com*

http://s4.picofile.com/file/7997756555/313_82.jpg

http://s5.picofile.com/file/8111262584/313_082.jpg

http://s5.picofile.com/file/8142564900/313_0082.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg

 

 

( رهبر معظم و روشنا ) به عشق پیداست جانها و نهان ها به عشق زیباست انواع جهان ها

( رهبر معظم و روشنا )

به عشق پیداست جانها و نهان ها

به عشق زیباست انواع جهان ها

 

***

دلم دریا و موج و ،

آب و تاب است*

ز ابر دل

مرا جام شراب است*

هر آن دل

موج بر دریا نشیند

شراب عشق

نگزیند سراب است*

هر آن دل

اوج در صحرا گزیند*

سماع عشق

نشنیند برآب است*

خراباتی , "دل" اش

غوغا ی عشق است*

سماواتی "سر"اش

سودای  عشق است*

زمین و آسمان ,

پیدا و پنهان*

همه کون و مکان,

بودای عشق است*

به عشق،موجی ست ،

آرام است و شیدا*.

زعشق اوجی ست،

فرجام اش سویدا*

ز عشق, مجنون به کوه و

دشت و صحرا*

ز عشق, لیلی

شراب آرزوها*

به عشق,

باران و باد وسرد و گرما*

به عشق,

خورشید و ماه و نور ، پیدا*

به عشق،

دریا پر از،

ماهی ، صدف ها*

به عشق,

صحرا پر از،

سبزی ، علف ها*

به عشق, پیداست

جانها و نهان ها*

به عشق,  زیباست

انواع جهان ها*

خراباتی شدم,

  از عشق مست ام*

سماواتی شدم ,

من عشق هستم*

من آن "خاک" ام,

"بهار"ام، "نی پرست "ام *"

من آن "آب" ام,

"شراب "ام، "می بدست "ام *

من آن" هوی" ام , "دم" ام

با بال و دستم *

من آن "نور" ام,

"سر" ام، فرزانه هستم *

منم،

بازیگر هر دو جهان ام*

سرم  آگاهی و

تن، بی مکان ام

من آن "حور" ام که,

پاییز و بهارم*

من آن "نور" ام،

که" لیل" ام ، النهارم*

"پیام " ام،

واژه و معنا، منم من*

"کلام" ام،

شاهدو گویا , منم من*

***

 

ناصر طاهری بشرویه...روشنا*

پیامبر عشق و آگاهی*

14/9/91

http://s1.picofile.com/file/8101899600/313_100.jpg

search rroshanaa on google.com

http://s5.picofile.com/file/8122806826/313_0100.jpg

http://s5.picofile.com/file/8142177392/313_00100.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg

 

 

 

روشنا , در لامکان و لاز مان آگه از عشق گشت و آغوش نهان *** ( رهبر معظم و روشنا)

روشنا , در لامکان و لاز مان

آگه از عشق گشت و آغوش نهان

***

( رهبر معظم و روشنا)

***

آن که او،

نی  همچو کس ،

نی کس چو اوست .

جان جانان است و

جانم مست اوست

مستی من ،

هستی و جان من است.

هستی من،

مستی است و

می ، از اوست

هستم و هستی من،

از هست اوست

بی سبب مست اش نیم ،

می ، وصل  اوست

هرکه آگه شد از او

شد لامکان

هرکه عاشق شد بر او

شد لا زمان

لا مکان ،

حالش دگرگونی نچید

لا زمان ،

جسمش پریشونی ندید.

لا زمانی

حلقه رحمانی است

لا مکانی

علقه سبحانی است

علقه ها را پاک کن

سبحان شوی

حلقه ها را چاک کن

رحمان شوی

علقه هایت

بافت های فانی است

حلقه هایت

یافت های دانی است

لازمان عشق است و

حی و باقی است

لا مکان آگاهی و

یکتایی است

عاشقان

تبریک گوی فالشان

عارفان

تسبیح گوی حالشان

روشنا

در لامکان و لاز مان

آگه از عشق گشت و

آغوش نهان

قلب او پر زد

سمای ایزدی.

عقل او سر زد

سرای سرمدی

بوسه ای  جانان

که نفس عشق بود

بر دلش افتاد

نقش عشق سود

بر "الف" زد

"لام" شد ، بر" میم" نشست

روشنا،

بر خاتم "یا سین" نشست

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

1/8/91

http://s4.picofile.com/file/8101479292/313_96.jpg

http://s5.picofile.com/file/8126767442/313_096.jpg

http://s5.picofile.com/file/8143399592/313_0096.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg

 

کین عشق, خود نام اش خداست وین عشق, "وحی" انبیاست 313-104

کین عشق, خود نام اش خداست

وین عشق, "وحی" انبیاست


***

ای عاشقان, ای عاشقان*

دل,

ساغر و پیمانه شد*

ساقی,

زسوی آسمان*

یار من دیوانه شد*

جامم ز می,

سر شار شد*

حالم ز دل ,

خمار شد*

عقلم که

پر انوار بود*

خاموش و

بی اخبار شد*

قلبم ,

دمی بیدار شد*

روح القدس,

در کار شد*

دم ,

هدهد فرزانه شد*

دل,

طفل خوش تیمار شد*

دیدم,

سبک بال ام , کنون*

بی وزن و بی رنگ و

فتون*

هم عقل دارم ,

هم جنون*

آگاهم,

از هر ذو فنون*

من زنده ام,

بی نان و خون*

آگاهی ام,

 عشق ام, کنون*

تن, بی تعین,

بی ستون*

بر نیست,

هستم یوقنون*

من زنده ام ,

بی خال و خط*

عشق ام , کلام ام ,

معرفت*

بر لامکان و لا زمان*

آگاه گشتم,

عاقبت*

خاکم ,عصا شد,

مار شد*

آبم, هوا شد,

بار شد*

یک دم ,

ید بیضائ من*

از جیب تن,

احضار شد*

لب  بوسه زد,

بر آن "ید"م*

خندان و

"چشمی,تر" بدم*

پروانه ای,

گویی عدم*

گردید اندر قلب و "دم"*

جان با دلم شد,

هم قفس*

هی بال زد هر "دم",

نفس*

بگرفت  زعیسایم ,

هوس*

تا صاف کرد,

تن را ز خس*

من با که گویم,

جان شدم*

خود ,

شاهد جانان شدم*

موسا و طور و

روشنا*

من لوح ده فرمان شدم*

عیسای خون و نان,

دوان*

شد سوی حور جان,

روان*

گویی که عیسای جوان*

پوشیده تاج ارغوان*

من مرغ عشق ام,

پرکشان*

سیمرغ ام و

عنقا نشان*

دارم نشان از

بی نشان*

از پادشاه کهکشان*

من دلبر هفت آسمان*

از مالک ملک و زمان*

آورده ام  عشق,

ارمغان*

بر وجد آیید عاشقان*

من روشنای طارق ام*

من آبها را فارق ام*

کشتی عشق ام,

قایق ام*

از باد و طوفان,

فارغ ام*

بر عشق آیید,

عاشقان*

در عشق آیید,

سالکان*

کین عشق,

خود نام اش خداست*

وین عشق,

"وحی" انبیاست*

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا*

پیامبر عشق و آگاهی*

8/10/91

http://s2.picofile.com/file/7601673010/1044.jpg

http://s3.picofile.com/file/7601673973/104.jpg

http://s5.picofile.com/file/8102363584/313_104.jpg

http://s5.picofile.com/file/8102400518/313_0104.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8115676268/313_00104.jpg

http://s5.picofile.com/file/8137173050/313_000104.jpg