ریشه زن در دل ما , تیشه مزن بر دل ما
***
بازی مست تو,
امشب به در خانه ما*
خانه بر هم زدنی نیست,
به دیوانه سرا*
حالت گل شده را ,
گل شده ای داند و بس*
دانه تا گل نشود,
هیچ ندانست ز ما*
غمزه چشم تو,
دیوانه کند هد هد دل*
تا نخندد لب تو,
اوج نگیرد دل ما*
دل ما ,
باده خور ساقی چشم تو شده*
تا نگیرد مه تو,
شوق نگیرد دل ما*
مستی چشم تو و ,
مست دل ما, هیهات*
تا ننوشد می تو ,
هوش نگیرد دل ما*
بوسه لعل لبت,
جرعه مستی کش ماست*
تا نمیرد به بر ات,
هست نگردد دل ما*
ساغر و باده شود گر,
می عشق تو به دل*
گر از آن زنده شویم,
مرگ نگیرد دل ما*
بوسه بر لب زنی و,
گشت زنی در دل ما*
بوسه ات خنده کنان,
حرف زند با دل ما*
بوسه بر دل چو رسد,
غنچه دل باز شود*
بوسه ات آب حیات است,
بروید دل ما*
به تبسم, نگه ات
نقب زند, در دل ما*
مهر تو بیشه شود,
ریشه دواند دل ما*
ای به دل ریشه زده,
از دل ما قهر نکن*
تیشه قهر تو ,
پر ریش نماید دل ما*
دل ما ریش نکن,
در دل ما نیش نکن*
ریشه زن در دل ما,
تیشه مزن بر دل ما*
جلوه ماه رخ ات ,
در دل ما شب گرد است*
رخصتی کرد شبی,
ماه بگیرد دل ما*
ماه, بگرفته دلم ,
امشب و در خلوت تو*
تا به صبحانه خون,
خواب ندارد دل ما*
نان و پیمانه خون,
مستی شب, ما را بس*
صبح فردا برسد,
ساقی و ساغر دل ما*
شام آخر بگذشت,
نامه خون آخر شد*
روشنا نامه به دست,
شاهد و آگه دل ما*
هان به سجاده خون,
عشق پی آگاهی ست*
کاتب عشق دل است,
انفس آگه دل ما*
روشنا آمده خود احمد و,
عیسا در پی*
عیسی عشق دل و,
احمد آگه دل ما*
بنشین بر لب دل ,
تا برسد قاصد ما*
قلب بگشا که "دم" است,
قاصدک محمل ما*
دم ما رقص کنان,
در می و خون می گردد*
روشنا, ساقی عشق است و
جهان محفل ما*
***
ناصر طاهری بشرویه...روشنا*
پیامبر عشق و آگاهی*
8/11/91
Search rroshanaa on google.com
http://s2.picofile.com/file/7636911612/108108.jpg
http://s3.picofile.com/file/7636914515/1088.jpg
http://s1.picofile.com/file/7636910642/11088.jpg
http://s1.picofile.com/file/7637086020/10800.jpg
http://s3.picofile.com/file/7637087953/11081108.jpg
http://s5.picofile.com/file/8102875576/313_0108.jpg
http://s5.picofile.com/file/8102875526/313_108.jpg
نزد من است "ما فیه و فیه"*
عشق ام , کتاب ام , ای فقیه*
***
من, ابر و باران ام, یم ام*
عیسای نصران ام , دم ام*
من روشنای عالم ام*
خورشید تابان ام, "جم" ام*
بشنو ز من, اسرار رب*
فرقان آن مرد عرب*
قرآن و اقراء بسم رب*
"حا میم" و "یاسین" عرب*
از عشق آرم , خون و نان*
هم روح دارد هم روان*
قلبم ز عشق گردد جوان*
عقلم به عشق گیرد جهان*
خاموش و آرام ام , لطیف*
بی ظن و آگاه و ظریف*
هستم به می نوشان حریف *
پیغمبری باشم حنیف*
گردیده ام , "لا ریب فیه"*
کی داند این حالم , سفیه*
نزد من است "ما فیه و فیه"*
عشق ام , کتاب ام , ای فقیه*
روح القدس آمد به سر*
حالم ز وی دارد خبر*
بیند که خیر است و نه شر*
بگرفته قلبم را به بر*
عشق ام , اهورایم, پدر*
در دل هویدایم , پسر*
روح القدس , عقل ام ,بصر*
با هر سه, عیسایم شمر*
پر می زنم , بی بال و پر*
سیمرغ ام و عنقا سفر*
دارم مقر , در خشک و تر*
آرم به حق جویان خبر*
عشق ام , شراب مستی ام *
لوح ام , کتاب هستی ام*
انوار بالا دستی ام*
"لا" بوده, " لا" را هستی ام*
قلب ام, بهارم عاشقی ست*
عقل ام, نهالم منطقی ست*
عشق ام , سوارم مشرقی ست*
عهد ام , قرارم مشفقی ست*
من, آدم ام, دنیا ی عشق*
"آگه دم" ام, عقبا ی عشق
موج ام , یم ام, دریای عشق*
اوج ام, بم ام, عنقا ی عشق*
سوی من آیید عاشقان*
هستم سرای مه لقان*
با حوریان و دلبران*
با آن غلامان جوان*
آرم ز پنهان و عیان*
گل واژه پیغمبران*
اسرار ناب عارفان*
احوال باب سالکان*
از در در آیید عارفان*
نزد من آیید سالکان*
در ره نمانید زاهدان*
بزم من آیید عاشقان*
***
ناصر طاهری بشرویه...روشنا*
پیامبر عشق و آگاهی*
1/11/91
Search rroshanaa on google.com
http://s3.picofile.com/file/7633168709/107.jpg
http://s2.picofile.com/file/7633171498/1077.jpg
http://s1.picofile.com/file/7633172468/1107.jpg
http://s5.picofile.com/file/8102753942/313_107.jpg
شیطان به دستم بوسه کرد
****
وقتی که, هستی را خدا*
عین عدم, می آفرید*
وقتی که چشمان مرا*
چون چشم خود, رعنا کشید*
وقتی خدا, ناز مرا*
نزد ملائک می خرید*
یک لحظه, اشک آگهی*
از نور چشمانم, چکید*
دیدم که عاشق گشته ام ,*
عشق گشته من را آگهی*
من عارف از خود بوده ام,*
عقل, بی خبر, در ابلهی*
من بودم و دم بود و هی*
من پیر و من سلطان و کی*
من دیده ام در نای و نی*
امروز و فردا ها و دی*
یک لحظه ارباب وجود*
با قطره ای, اشکم سرود*
یک لحظه, نوری روشنا*
از تیرگی هایم ربود*
در دم که آگاهی شدم*
شیطان, به دستم بوسه کرد*
قلبم , مقرب تر شد و*
یک دم , خدا را بوسه کرد*
آری که من عشق بوده ام *
عشق بوده من را آگهی*
من عارف دل بوده ام *
دل عاشق حور و پری *
من بودم و دل بود و نی*
ساقی , شراب و جام می*
شوریدم اندر نای و نی*
شرح دل و اسرار می*
مست وخراباتی منم*
حور و سما واتی منم*
عشق ام, شراب ام, مستی ام*
حق را نشان ام, هستی ام*
من حی و قیوم ام به عشق*
حق گویم و رویم ز عشق*
من ریشه ها یم دیدنی ست*
گل واژه هایم چیدنی ست*
بر دفتر و اوراق دل*
تابیده ام , حق دیدنی ست*
رو سوی دل, حق را ببین*
یک دم, بر ساقی نشین*
خور باده ای هوش آفرین*
مستی حق بین را ببین*
آن صورت حق آشناست*
بی پرده است و روشناست*
اندر دل و قلب شماست*
می گردد و نام اش خداست*
نوری که, در جام شماست*
حوری که, هم نام شماست*
آئینه دار هستی است *
آگاهی و عشق و صفاست*
***
ناصر طاهری بشرویه...روشنا*
پیامبر عشق و آگاهی*
30/10/91
Search rroshanaa on google.com
http://s3.picofile.com/file/7628806662/1106.jpg
http://s1.picofile.com/file/7628806020/106.jpg
http://s3.picofile.com/file/7628806662/1106.jpg
http://s1.picofile.com/file/7628806983/1066.jpg
http://s5.picofile.com/file/8102610418/313_106.jpg
نی, دلی بی غم , سری آگاه دان*
بوسه و آغوش را همراه خوان*
***
بشنو از نی,
"نی",
چکاند آب و خون*
نی,
گلستان است و
نای اش ارغنون*
بشنو از می,
" می "
که باشد, ذوفنون*
"می"
ز عشق, آگاه و
" می"
, آرد جنون*
بشنو از نی,
نی,
نیستان غم است*
وین نیستان,
خاست گاه آدم است*
نی, گلستان عدم
باشد رفیق*
پایه اش پر ریشه و
سر بر رحیق*
سوی "نی" شو ,
تا ببینی تیشه را*
جوی "می" شو,
تا ببینی ریشه را*
تیشه بر دیروز و
فردایت بزن*
ریشه در
آن حال زیبایت بزن*
نی, چوپاییز و ,
بهاری دیگر است*
می, دگر گونی و
حالی بهتر است*
دی, شبی باشد که,
فردا می شود*
نی, سری باشد که,
سودا می شود*
اسودی باشد که ,
روشن می شود*
گلخنی باشد که,
گلشن می شود*
نی که من گویم,
شکایت نی شود*
این فراق نی,
فراغ است , "می" شود
نی, فراقی, کو
بهار هستی است*
می, فراغی, کو
شراب ومستی است*
بشنو از شوری که ,
در نای و نی است*
بشنواز نوری که,
در جام و می است*
بشنو از آن نی که,
نوشی در وی است*
بشنو از آن می که,
هوشی در وی است*
بشنو از نایی که,
او آرد به جان*
نفخه ای و,
پیر گرداند جوان*
بنگر آن طفلی که ,
قدس و حوری است*
بنگر آن پیری که,
شمس و نوری است*
رو به آن راهی که ,
چاه اش ره گشا ست*
شو به آن ماهی که ,
چشم اش رهنماست*
نی, دلی بی غم,
سری آگاه دان*
بوسه و آغوش را
همراه خوان*
رو مهستانی که,
مهر اش باقی است*
شو شبستانی که,
ماه اش ساقی است*
بشنو از ماهی که,
شام اش روشناست*
بشنو از شمسی که,
صبح اش عندناست*
***
ناصر طاهری بشرویه...روشنا*
پیامبر عشق و آگاهی*
12/10/91
http://s1.picofile.com/file/7604851070/105.jpg
http://s5.picofile.com/file/8102498218/313_105.jpg
کین عشق ,خود نام اش خداست,*
وین عشق "وحی" انبیاست*
***
ای عاشقان, ای عاشقان*
دل,
ساغر و پیمانه شد*
ساقی,
زسوی آسمان*
یار من دیوانه شد*
جامم ز می,
سر شار شد*
حالم ز دل ,
خمار شد*
عقلم که
پر انوار بود*
خاموش و
بی اخبار شد*
قلبم ,
دمی بیدار شد*
روح القدس,
در کار شد*
دم ,
هدهد فرزانه شد*
دل,
طفل خوش تیمار شد*
دیدم,
سبک بال ام , کنون*
بی وزن و بی رنگ و
فتون*
هم عقل دارم ,
هم جنون*
آگاهم,
از هر ذو فنون*
آگاهی ام,
عشق ام, کنون*
من زنده ام,
بی نان و خون*
خود, بی تعین,
بی ستون*
بر نیست,
هستم یوقنون*
من زنده ام ,
بی خال و خط*
عشق ام , کلام ام ,
معرفت*
بر لامکان و لا زمان*
آگاه گشتم,
عاقبت*
خاکم ,عصا شد,
مار شد*
آبم, هوا شد,
بار شد*
یک دم ,
ید بیضائ من*
از جیب تن,
احضار شد*
لب بوسه زد,
بر آن "ید"م*
خندان و
"چشمی,تر" بدم*
پروانه ای,
گویی عدم*
گردید اندر قلب و "دم"*
جان با دلم شد,
هم قفس*
هی بال زد هر "دم",
نفس*
بگرفت زعیسایم ,
هوس*
تا صاف کرد,
تن را ز خس*
من با که گویم,
جان شدم*
خود ,
شاهد جانان شدم*
موسا و طور و
روشنا*
من لوح ده فرمان شدم*
عیسای خون و نان,
دوان*
شد سوی حور جان,
روان*
گویی که عیسای جوان*
پوشیده تاج ارغوان*
من مرغ عشق ام,
پرکشان*
سیمرغ ام و
عنقا نشان*
دارم نشان از
بی نشان*
از پادشاه کهکشان*
من دلبر هفت آسمان*
از مالک ملک و زمان*
آورده ام عشق,
ارمغان*
بر وجد آیید عاشقان*
من روشنای طارق ام*
من آبها را فارق ام*
کشتی عشق ام,
قایق ام*
از باد و طوفان,
فارغ ام*
بر عشق آیید,
عاشقان*
در عشق آیید,
سالکان*
کین عشق,
خود نام اش خداست*
وین عشق,
"وحی" انبیاست*
***
ناصر طاهری بشرویه...روشنا*
پیامبر عشق و آگاهی*
8/10/91
http://s2.picofile.com/file/7601673010/1044.jpg
http://s3.picofile.com/file/7601673973/104.jpg
http://s5.picofile.com/file/8102363584/313_104.jpg