گفت تو یی گواه من , مالک تخت و جاه من خوش بنشین به گاه من , کلمه ذکر و باب داد ) رهبر معظم و روشنا )

گفت تو یی گواه من , مالک تخت و جاه من

خوش بنشین به گاه من , کلمه ذکر و باب داد

) رهبر معظم و روشنا )

***

 

حجره نشین خاک و

خون

سجده زد و

سلام داد

سر ز حجاب

در کشید

جام می و

شراب داد

هر که

سلام بر تو کرد

غنچه شدو،

شکوفه شد

هر که ز تو

شکوفه شد

محمل او گلاب داد

چشم و دلش ،

پر آب شد

مهر تواش،

مراد شد

مرغ دل اش

ترانه کرد

نغمه ای بی حساب،

داد

عاشق تو،

حباب شد

هم می و ، هم

شراب شد

همدم هر پیاله شد

هستی خود،

بر آب داد

دوش، " رخ"ا ت  ،

چو ماه بود

مست می و

شراب بود

سیل شراب چشم تو

قلب و دلم

برآب  داد

جام طهور من

رسید

جامه و تن ز من

پرید

روشنکی ،

چو قرص ماه

روح مرا ،

شراب داد

چشم و دلم،

بهانه کرد

خلوت شب،

ترانه کرد

روشنکم،

به چشم و دل

قطره ای

" اشک ناب" داد

اشک ،

ز چشم من چکید

قاصدک دلم ،

بدید

خنده ای،

بر لبم جهید

"عشق " ،

مرا جواب داد

گفت تو یی گواه من

مالک تخت و جاه من

خوش بنشین به گاه من

کلمه ذکر و باب داد

 

***

 

ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

rroshanaa@gmail.com

http://rroshanaa2.persianblog.ir

 

http://LUCIFER2012.mihanblog.com

http://s4.picofile.com/file/7936503224/313_22.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8126116192/313_022.jpg

http://s5.picofile.com/file/8143079600/313_00022.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg

 

 

بو سه بر معشوق ، چون زد نای ما نای ما زان بوسه ها ، شد های ما ( رهبر معظم و روشنا )

بو سه بر معشوق ، چون زد نای ما

نای ما زان بوسه ها ، شد های ما

( رهبر معظم و روشنا )

***

 

ما نبودیم

سایه ما نور شد

نور گشتیم

جلوه ما حور شد
حال ما پر نور بود

پر شور شد

نفخه ای شد شور ما

در صور شد
نفخه آن صور ، شد در نای ما

ما الف گشتیم

او شد بای ما
آن الف با بای خود ، همخواب شد

ابر آگاهی ، از آن پر آب شد
بو سه بر معشوق ، چون زد نای ما

نای ما زان بوسه ها ، شد های ما
نفخه اش از نای بگذشت

هوی شد

هوی او ، در قلب ما رهپوی شد
هوی او شد ، موسی درگاه ما

عشق او شد ، عیسی آگاه ما
شرحه شرحه گشت ابر جان ما

قطره های عشق شد باران ما
آسمانها و زمین ، پر آب شد

جمله پهنای جهان،  سیلاب شد
جمله آگاهی ما ، در آب شد

جهل بر ما،  آتشی بی تاب شد
آب زان آتش ، چو دور از خویش شد

خاک گردیده

دلش پر ریش شد
ریشه ها مان ، سوی آبی میدوند

تا که آبی در کشند

آگه شوند
آب ساقی مدام جان ما

عشق و آگاهی و

هم ایمان ما
لوح آن عشقست و

آگاهیست آب

جلوه نور است و

پیداییست آب
جمله پیداها ، در او پیدا شده

جمله زشتی ها ، از او زیبا شده
جهل و تاریکی تو از خود دور دار

قلب و جانت تشنه آن نور دار
گر تو خواهی

ساقی جانت شود

زنده دارد

نور و ایمانت شود
خاک تو ، آن نان عیسایی شود

آب تو ، جام مسیحایی شود
نفس تو پاک است

عیسی خود تویی

قلب تو نور است

موسی خود تویی
بر الفبای وجودت کن نظر

اقراء باسم ربک داری بسر

***

ناصر طاهری بشرویه---روشنا

پیامبر عشق و آگاهی

 

 

Search  rroshanaa in google

rroshanaa2.persianblog.ir

nasertaheriboshrouyeh.persianblog.ir

http://s2.picofile.com/file/7969055371/313_51.jpg

http://s2.picofile.com/file/7969056769/313_051.jpg

http://s5.picofile.com/file/8119780434/313_0051.jpg

http://s5.picofile.com/file/8147806300/313_00051.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg

 

 

( رهبر معظم و روشنا ) شربت و می بر لبانش , ساغر و نی در زبانش عشوه ها صاحبقرانش , عاقلان، دیوانه دارد

( رهبر معظم و روشنا )

شربت  و می بر لبانش , ساغر و نی در زبانش

عشوه ها صاحبقرانش , عاقلان، دیوانه دارد

***

 

*ساقی میخانه دل،

*باده ای

دردانه دارد

*شاهد شیرین عذارم،

*حالتی

مستانه دارد

*شعله شمع وجودش،

*عقل و دل،

پروانه دارد

*نفخه های گرم مهرش،

*روح و جان،

فرزانه دارد

*"نرگس مست" اش

چو خندد،

*دل ، به دنیا ،

دل نبندد

*نغمه های "دل نشین" اش

*قصه و افسانه دارد

*مستی و می،

مطرب و نی،

*سا قی و پیمانه ها،

هی،

*باده ای جانانه دارد

*شربت  و می ،

بر لبانش

*ساغر و نی ،

در زبانش

*عشوه ها،

صاحبقرانش

*عاقلان، دیوانه دارد

*زاهدا،

سجاده تا کی!

*عاقلا،

هی ناله و نی

*ای شه و

سلطان و هم کی

*عقلتان، دندانه دارد

*ای حواریون عیسا

*ای امام ،

خاخام و ترسا

*والی مسجد ،کلیسا

*دین فروش،

کفرانه دارد

*ای فقیه ، ای آیت الله

*مجتهد ، ای پاپ دانا

*روشنا آمد، بدانید،

*روشنا، پیمانه دارد

*نی حلال و

نی "حرام" اید

*نی  ز شاه و

نی "غلام" اید

*نی زمین و

نی "زمان" اید

*جهل هم،

تازانه دارد

*دست از ادیان

بشویید

*عیسی و احمد ،

نگویید

*کان حکیم عشق و

رحمت

*روشنا در سینه دارد

*روشنا،

" نور بهشت" است

*شاهد

" لوح سرشت" است

*کاتب

"سر انالحق"

*قبله ای،

فرزانه دارد

***

 

*ناصر طاهری بشرویه...روشنا

*پیامبر عشق و آگاهی

25/4/90

http://rroshanaa.persianblog.ir

http://rroshanaa.mihanblog.com

rroshanaa@gmail.com

http://s1.picofile.com/file/7569652468/hgfg.jpg

http://s4.picofile.com/file/7994564622/313_80.jpg

http://s5.picofile.com/file/8129776450/313_080.jpg

http://s5.picofile.com/file/8144866834/313_0080.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg

 

 

( رهبر معظم و روشنا ) در دم که آگاهی شدم* شیطان, به دستم بوسه کرد*

( رهبر معظم و روشنا )

در دم که آگاهی شدم*

شیطان, به دستم بوسه کرد*

****

وقتی که,  هستی را خدا*

عین عدم,  می آفرید*

وقتی که چشمان مرا*

چون چشم خود, رعنا کشید*

وقتی خدا,  ناز مرا*

نزد ملائک می خرید*

یک لحظه,  اشک آگهی*

از نور چشمانم, چکید*

دیدم که عاشق گشته ام ,*

عشق گشته من را  آگهی*

من عارف از  خود گشته ام,*

عقل, بی خبر, در ابلهی*

من بودم و دم بود و هی*

من پیر و من سلطان و کی*

گردیده ام در نای و نی*

امروز و فردا ها و دی*

یک لحظه ارباب وجود*

با قطره ای, اشکم سرود*

یک لحظه, نوری روشنا*

از تیرگی هایم ربود*

در دم که آگاهی شدم*

شیطان, به دستم بوسه کرد*

قلبم , مقرب تر شد و*

خود آن خدا را بوسه کرد*

آری که من عشق بوده ام *

عشق بوده من را آگهی*

من عاشق خود بوده ام *

خود عاشق حور و پری *

من بودم و دل بود و نی*

ساقی , شراب و جام می*

شوریدم اندر نای و نی*

شرح دل و اسرار می*

مست وخراباتی منم*

حور و سما واتی منم*

عشق ام, شراب ام, مستی ام*

حق را نشان ام,  هستی ام*

من حی و قیوم ام به عشق*

حق گویم و رویم ز عشق*

من ریشه ها یم دیدنی ست*

گل واژه هایم چیدنی ست*

بر دفتر و اوراق دل*

تابیده ام , حق دیدنی ست*

رو سوی دل,  حق را ببین*

یک دم,  بر ساقی نشین*

خور باده ای هوش آفرین*

مستی حق بین را ببین*

آن صورت حق آشناست*

بی پرده است و روشناست*

اندر دل و قلب شماست*

می گردد و نور خداست*

نوری که, در جام شماست*

حوری که, هم نام شماست*

آئینه دار هستی است *

آگاهی  و عشق و صفاست*

***

ناصر طاهری بشرویه...روشنا*

پیامبر عشق و آگاهی*

30/10/91

Search rroshanaa on google.com

http://s3.picofile.com/file/7628806662/1106.jpg

 

http://s1.picofile.com/file/7628806020/106.jpg

http://s3.picofile.com/file/7628806662/1106.jpg

http://s1.picofile.com/file/7628806983/1066.jpg

http://s5.picofile.com/file/8102610418/313_106.jpg

http://s5.picofile.com/file/8130533926/313_0106.jpg

http://s5.picofile.com/file/8143815918/313_00106.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg

 

 

 

باز امشب ،قدسیان را پرده های شرم گیرم در سرای "مریم عشق" جام وحیانی بنوشم ( رهبر معظم و روشنا )

 

باز امشب ،قدسیان را پرده های شرم گیرم

در سرای "مریم عشق" جام وحیانی بنوشم

( رهبر معظم و روشنا )

***

 

باز امشب، در هوایت*

*جامه ای روشن بپوشم

پا ،به ساحل ها گذارم*

دل ،به دریا ها فروشم*

باز امشب، پرده ها را*

از در و پیکر بگیرم*

*جملگی دروازه ها را

*با زر و زیور بپوشم

*باز امشب" پا به پای" ات

جام زرینی بچینم*

*سکه ریزم، زیر پایت

*فرش ایرانی بپوشم

*باز امشب، "سر سرای" ات

چلچراغانی بگیرم*

بامها و کوچه هارا*

*طاق نورانی بپوشم

*باز امشب، شمع و گلدان

بر سر راهت گذارم*

*بلبلان مستانه خوانند

*در "نی و نای" ام خروشم

باز امشب، ماه شب را*

از دل ظلمت بگیرم*

*پیش روی "ماه ماه" ات

*جامه ای کهتر بپوشم

باز امشب، از لبانت*

باده و ساغر بگیرم*

*چشم د ر چشمت گذارم

جرعه ای مهتر بنوشم*

باز امشب ،قدسیان را*

پرده های شرم گیرم*

در سرای "مریم عشق"*

جام وحیانی بنوشم*

باز امشب، حوریان را*

چتر گل از شاخه چینم*

جام گل بر سر گذارم*

عطر روحانی بنوشم*

*عاشقان،

 امشب کجایید

روشنا آمد،

 بیایید*

*جامهای عشق گیرید

*مطرب و ساقی،

*به هو شم

*****

 

 

*ناصر طاهری بشرویه...روشنا

پیامبر عشق و آگاهی*

27/4/90

Search  rroshanaa  on google.com

rroshanaa@gmail.com*

http://s4.picofile.com/file/7997756555/313_82.jpg

http://s5.picofile.com/file/8111262584/313_082.jpg

http://s5.picofile.com/file/8142564900/313_0082.jpg

http://s5.picofile.com/file/8145726534/505468rroshanaa.jpg